«ویلیام اوترموهلن» «William Utermohlen» را بسیاری از اهالی هنر به عنوان هنرمند نقاش مبتلا به بیماری آلزایمر میشناسند. وی که در سن ۶۲ سالگی متوجه این اختلال در وجود خود شد چندین پرتره از خود در زمانهای مختلف نقاشی کرد که به وضوح نابسامانی ذهن او را نشان میدهند.
در این ۵ سال اخیر، ویلیام هر چه جلوتر میرفت، تصاویر مبهمتری از چهره خود را به یاد داشت و تصاویر نامفهومتری از قبل را از خود ترسیم میکرد. به طوری که شما در مجموعه پرتره های ویلیام اوترموهلن به خوبی پیشرفت آلزایمر در مغز این هنرمند آمریکایی را میبینید. پس با ما در این مقاله از وبلاگ پروانه همراه باشید تا روند بیماری آلزایمر را در نقاشی های ویلیام اوترموهلن مشاهده کنید.
داستان زندگی هنرمند نقاش مبتلا به آلزایمر، ویلیام اوترموهلن
ویلیام در سال ۱۹۳۳ در فیلادلفیا متولد شد. او بعد از تحصیل رشته هنر در دانشگاه پنسلوانیا به لندن رفت، جایی که با «پاتریشیا دموند» مورخ هنر آشنا شد و ازدواج کرد.
نقاشی های ویلیام اوترموهلن هم زیبا هستند و هم تلخ. در واقع این نقاشی ها لحظات پایانی زندگی ویلیام را به تصویر کشیدهاند. آثار این هنرمند از آن جهت ارزشمند است که روایتی جالب از تجربه فروپاشی ذهنی او را در طول بیماری آلزایمر نشان میدهند.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید از زمانی که ویلیام متوجه بیماری خود شد، احساسی وحشتناک از زوال عقل و از دست دادن کنترل در آیندهای نزدیک را پیش روی خود تصور میکرد، بنابراین تصمیم گرفت تا برای بهبود بیماری و دوری از انزوا، نقاشیهای بیشتری با تمرکز بر موضوعات خاص خلق کند.
بیماری اوترموهلن چهار سال قبل از تشخیص پزشکان خود را نشان داد، زمانی که در به خاطر سپردن وقایع ساده به مشکل برمیخورد و وسایل ساده را پیدا نمیکرد. حتی یک بار در بازگشت از سفر پاریس گم شد، همسرش متوجه شد که او دیگر نمیتواند کراوات خود را گره بزند و در زمان صحبت جملات را از یاد می برد.
ویلیام اوترموهلن نقاش آلزایمری شروع به ثبت زندگی در نقاشی هایش کرد
در نقاشی هایی که ویلیام اوترموهلن بین سال های ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۳ تحت عنوان «قطعات مکالمه» اجرا کرد، میکوشد که محیط اطراف خود را ثبت کند تا بتواند بر مشکلات ذهنیاش فائق آید. به عبارت دیگر هدف او از به تصویر درآوردن پیرامونش، متوقف کردن جریان زندگی و حفظ موقعیت زمانی و مکانی خود بود.
برای مثال در نقاشی های ویلیام اوترموهلن «W9» ،همسرش پاتریشیا را در کنار میز ناهارخوری به همراه دوست و یا شاگردش نشان میدهد. یک صندلی خالی نیز در تابلو وجود دارد، به نظر میرسد هنرمند در این مقطع با چالشی درباره جایگاه و نقش خود در زندگیاش رو به رو شده بود. آیا این صندلی خالی و کت ویلیام بر روی آن نشانه عدم حضور هنرمند است؟
تلاش این هنرمند برای فریز کردن لحظات در نقاشیهایش به طرز شگفتآوری عجیب به نظر میرسد. چه در ذهن او میگذشت و چه تصویری از آینده خود داشت که باعث شد زمان را به حالت تعلیق درآورد؟
احتمالاً ویلیام قصد داشت تا با باز کردن پای رویدادهای زندگی به بوم نقاشی، آنها را در آینده از دست ندهد و در برابر تخریب غیر قابل توصیف مغز مقاومت کند. وی تمام فضای خانه خود را با دقت بسیار زیاد به تصویر کشید و تصاویر روی دیوارها، مبلمان، اشیای روی میز و غیره را با ظرافت بازسازی کرد. این نقاشیها به شدت حسی هستند. شاید عجیبتر به نظر برسد که در نقاشی های ویلیام اوترموهلن صدای مکالمات، بوی سیگار، طعم قهوه، نوشیدنیها و گرمای اتاق کاملا احساس میشود.
حتی روابط عاطفی و حلقه دوستانه هنرمند و همسرش نیز وارد نقاشی های ویلیام شدهاند. هنرمند طیف ظریف احساسات و روابط عاطفی بین آنها را به خوبی آنالیز و بازسازی کرده است. به طور کلی ویلیام تمام چیزهایی که برایش ارزشمند بودند را ثبت کرده تا شاید با نگاه به آنها خاطراتش را زنده کند. همسرش پاتریشیا قهرمان اصلی زندگی اوست و به همین دلیل در بیشتر نقاشیها حضور دارد. گویی هنرمند با گره زدن تصاویر موجودات، اشیا، احساسات و غیره با بوم، دفتر خاطراتی ساخته که با تمام دنیای شخصی او پر شده تا سردرگمی خزندهای را که در وجودش حس میکرد، متوقف کند.
نام نقاشی های ویلیام اوترموهلن نیز اشاره به زمانهای و مکانهایی دارند که نقاش در آنها زندگی میکند، مانند «W9» نام ناحیه، «مایدا واله» نام محل زندگی او، «مکالمه» رویدادهای در حال وقوع و غیره.
نقاشی های ویلیام اوترموهلن با تاثیر از بیماری آلزایمر
به زودی کند شدن روند تفکر و از بین رفتن قدرت تکلم در william utermohlen آشکار شد و و نقاشیها اختلال حواس او را نشان دادند. ویلیام هر روز بیشتر از قبل توان گفتاری خود را از دست میداد. از ین رو بیش از پیش خود را مجبور میکرد تا داستان زندگیاش را در نقاشیها بازگو کند، چرا که این روش، تنها راه برای معنا دادن به جریان زندگی از نظر او بود.
وی در آخرین تلاشهایش برای پیوند با جهان بیرون پرترههای مختلفی از خود در طی ۵ سال کشید، اما هر بار بخش عظیمی از چهرهاش را فراموش میکرد و نقاشی حالت طبیعی خود را از دست میداد. اختلال ذهنی، توانایی ویلیام برای درک پیرامون و همچنین تکنیکها و قواعد نقاشی را از بین برد و روند خلاقیت یا آفرینشگری او را در سال ۲۰۰۰ متوقف کرد. ویلیام اوترموهلن در نهایت در سال ۲۰۰۷ در لندن درگذشت.
بدون شک این هنرمند مبتلا به آلزایمر، به خوبی توانسته بود تا بیماری خود را به صورت بصری و نه کلامی به تصویر بکشد. آثار سلف پرتره و نقاشی های ویلیام اوترموهلن همگی شاهد مبارزه بیامان او برای حفظ هویت فردی خود و تقویت پیوندهایش با جریان زندگی است.
اگر علاقهمند به دریافت اطلاعات از موضوعات جذاب هنری هستید، در خبرنامه پروانه عضو شوید.
نوشته قبلی
هنرمند در بازار عرضه و فروش آثار هنری چگونه باید عمل کند؟