ربنا شجریان

ایده خواندن ربنا

ربنا شجریان که در آن زمان از وزارت کشاورزی به رادیو دانلود ربنا شجریان منتقل شده بود و کارمند رادیو محسوب می‌شد، در مورد ایده شکل گیری دانلود ربنا استاد شجریان این گونه بهترین ربنا گوید: «در سال 58 رئیس وقت رادیو،دانلود آهنگ ربنا که فردی تحصیل کرده و روشنفکر بود، از من مؤکدا و مرتبا می‌خواست با توجه به تغییرات و تحولات سیاسی و مذهبی ایران برای پخش آثار جدید قبل از افطار طرحی انجام بدهم. آنها نمی‌خواستند آثار دوره قبلی را پخش کنند. به ایشان گفتم سال‌هاست من از آن فضا دور شدم و راه من با موسیقی و ارکستر تعریف شده است و این کار الان من نیست. اما ایشان گفت فقط شما می‌توانید و ما تنها شما را داریم و از من خواست برای دم افطار، مناجات‌ها و اذان کاری انجام بدهم و من پذیرفتم این کار را انجام بدهم». ظهر یکی از همان روزهای تابستان، شجریان آیاتی که مرحوم ذبیحی خوانده بود، به علاوه دو آیه دیگر از سوره آل عمران و بقره پیدا می¬کند. ایشان می گوید: «یک مطالعه ذهنی کردم که چگونه آن را بخوانم تا علاوه بر نزدیک بودن به کار مرحوم ذبیحی کار جدیدی باشد. به این فکر کردم باید آوازی باشد که علاوه بر این که تقلید نباشد، از اصل اثر هم خیلی دور نباشد.»

چرا اثر را از ابتدا خود نخونده است؟

استاد شجریان نمی‌خواست که دعای پیش از افطار با صدای خودش خوانده شود؛ زیرا معتقد بود سال‌هاست مخاطبان وی را به عنوان خواننده آواز می‌شناسد و اگر بخواهد ربنا بخواند یا اذان بگوید،‌ ممکن است او را نپذیرند: «اگر بخواهم ربنا بخوانم و اذان بگویم، ممکن است مخاطب من را نپذیرد و این کار زیبا نیست؛ چون مردم فکر می‌کنند حالا که جمهوری اسلامی سر کار آمده، شجریان که تا دیروز آواز می‌خواند، امروز دعا می‌خواند و اذان می‌گوید و ممکن است نپذیرند و از سوی دیگر افراد دیگری که به صدای من عادت کرده‌اند، هم ممکن است بپرسند که چرا شجریان آواز را رها کرده است و دعا می‌خواند. برای من این کار بسیار سخت بود. به همین دلیل به آنها گفتم که من به شما کمک می‌کنم و به دیگران آموزش می‌دهم تا آنها بتوانند ربنا و دعا بخوانند، اما خودم این کار را نمی‌کنم.»

آموزش جهت خواندن ربنا

با این اصرارها محمدرضا شجریان در تابستان 1358، آموزش عده‌ای از قاریان رادیو که قرار بود دعای سحر و مناجات ماه رمضان بخوانند، را شروع کرد: «کلاسی برای افرادی که قرار بود دعای سحر و مناجات بخوانند، گذاشتم که با این افراد نحوه درست خواندن را کار کنم. رفتم استودیو و «ربنا» و «مثنوی افشاری» را بدون هیچ تکرار و تصحیحی خواندم. اثر ضبط‌شده را به چهار ‌نفر از هنرمندان مورد نظر دادم و از آنها خواستم که تمرین کنند تا برای ضبط آماده بشوند. بالاخره با کمک و راهنمایی‌های من بعد از بیست ‌روز تمرین برای ضبط آماده شدیم و به استودیو رفتیم»؛ اما تولید نوایی برای لحظه‌های پیش از افطار کاری نبود که قاریان رادیو به راحتی بتوانند از عهده آن برآیند؛ بنابراین خود شجریان ربنا را می خواند: «در استودیو هم سه نفری که بنا بود ربنا را بخوانند، بارها خواندند و نشد تا اینکه من بخشی از ربنا را می‌خواندم، این بخش را تکرار می‌کردند تا توانستیم این ربنا را ضبط کنیم».

تیری که از کمان برفت

شاگردان به استودیو رفتند تا ربنا را بخوانند، اما چیزی که خوانده شد به خواسته شجریان نزدیک نبود. بعد از روزها تمرین،‌ دوباره سه‌نفر ربنا را خواندند. شجریان بخشی را می خواند و آنها تکرار می کردند تا در نهایت ربنا ضبط شد. شجریان کارها را اصلاح کرد و دو روز مانده به رمضان به رئیس رادیو رساند. همان روزها رئیس رادیو و فریدون شهبازیان که ربنا را با صدای محمدرضا شجریان شنیده بودند، اصرار کردند ربنا با صدای خود او پخش شود، اما او از این کار ممانعت کرد. «کارها را دو ‌روز مانده به ماه رمضان آماده کردم و به رئیس رادیو ارائه کردم. آنها اصرار می‌کردند که با صدای خودم پخش شود و من هم مصرانه می‌گفتم که صدای من نباید این‌گونه پخش بشود و هیچ اجازه‌ای به آنها برای پخش ندادم. اما روز اول ماه رمضان دیدم ربنایی را که خودم خوانده‌ام از رادیو پخش شد. زنگ زدم به آقای وجیه‌اللهی. دیدم ایشان خیلی خوشحال هستند و می‌خندند. گفت که این تیر از کمان رها شده و من این را کپی کردم و به همه رادیوها و شهرستان‌ها دادم و همه این کار را پخش کردند. اعتراض کردم اما او خندید و گفت که ما برنامه به این خوبی را از دست نمی‌دهیم و این کار را باید همه مردم بشنوند».

پخش اثر بدون نام

پخش «ربنا» با صدای محمدرضا شجریان از سال 58 آغاز شد. پخشی که سال‌های اول بدون نام خواننده بود و خود شجریان اجازه افشای نامش را نداد. آن موقع به هیچ‌کس هم گفته نشد که این اثر را چه کسی خوانده است. از آن سالها خود شجریان این گونه روایت می کند: «به آنها گفتم که حق ندارید که بگویید این اثر را من خوانده‌ام. آن زمان مردم فکر می‌کردند که این اثر را یکی از قاریان حرفه‌ای خوانده و من طوری این اثر را خوانده بودم که صدایم مشخص نبود؛ اما هربار که این اثرها پخش می‌شد من عصبی می‌شدم، چراکه من این کارها را برای پخش نخوانده بودم و به‌عنوان درس و آموزش ضبط کرده بودم تا بقیه تمرین کنند.»

در سال‌های بعد با استقبالی که مردم از اثر کردند، خود شجریان اجازه افشای نامش را می دهد. استاد از آن سالها این گونه روایت می کند: «زمانی‌که دیدم مردم این کار را خیلی دوست دارند و مدام می‌پرسند که این اثر را چه کسی خوانده است. وقتی به اطرافیان و به شکل خصوصی می‌گفتم که این اثر را من خوانده‌ام و بدون اجازه من پخش شده، همه تعجب می‌کردند که چطور من این کار را خوانده‌ام. اما زمانی که دیدم مردم متوجه می‌شوند که من این کار را به این دلیل نخواندم که با شرایط روز خودم را هماهنگ کنم، اعلام کردم که این اثر را من خوانده‌ام.»

اثری که هیچ وقت بازخوانی نشد

در این سالیان افراد بسیاری تلاش کرده اند تا با همان شیوه یا شیوه متفاوت تری آنرا بازخوانی کنند و با قاطعیت می توان گفت در این هدف ناکام مانده اند. خود شجریان هرگز این اثر را بازخوانی نکرد؛ چراکه معتقد است که مردم با آن کار ارتباط گرفته‌اند و نت به نت زمان‌بندی آن را می‌شناسند و ربنا به همان شکل اول خود باقی بماند بهتر است. «پنج یا شش سال که از پخش ربنا گذشت، به این حس رسیدم که ‌ای ‌کاش آن زمان ضبط بعضی از قسمت‌ها را تکرار می‌کردم تا کیفیت کار بهتر شود. به این فکر رسیدم حالا که مردم با ربنا ارتباط برقرار کرده‌اند، مجدد ربنا را ضبط و اشکالات ریز آن را برطرف کنم. اما فکر کردم که در این پنج‌سال مردم به این ربنا عادت کرده‌اند و نت به نت آن را حفظ هستند. اگر بخواهم آن را مجدد بخوانم، هرچند بهتر و پخته‌تر خواهم خواند، اما مردم آن ربنا را پذیرفته و دوستش دارند و من هر کاری بکنم، نمی‌توانم ربنای جدید را جایگزین ربنای قدیم بکنم. بنابراین فکر کردم بهتر است من به عادت مردم احترام بگذارم و به دنبال این نروم که ربنا را دوباره بخوانم».

هدیه به ملت ایران

افراد بسیاری دلیل عدم پخش ربنا از تلویزیون را عدم رضایت ایشان به پخش آثارش از صداوسیما می دانند. اما شجریان حدأقل در دو مدرک رسمی، به صراحت به رضایت خودش از پخش این اثر اشاره کرده است. در نامه شجریان به علی لاریجانی رئیس وقت سازمان صدا و سیما به این امر صریحا اشاره کرد. وی در بخشی از این نامه که در سال 75 نگارش شد، آورده است: «قاطعانه از جنابعالی می خواهم که دستور دهید هیچ اثری از من مطلقا از رادیو و تلویزیون پخش نشود. چون در ماه مبارک رمضان هستیم، تنها به احترام این ماه مبارک و ادای دین به نیک سرشتی مردمی که در دامان آنها پرورش پیدا کرده ام، پخش "مناجات" و " ربنا را اجازه می دهم.» استاد شجریان پانزده سال بعد از نگارش این نامه، در گفتگویی با روزنامه شرق، به زبان قاطع¬تر و بهتر ربنا را متعلق به مردم ایران دانست: «من هرگز به خودم اجازه ندادم که این ربنا را از مردم بگیرم و آن را از آنها دریغ کنم. من کارم را 32 ‌سال پیش انجام داده‌ام و آن را به مردم هدیه داده‌ام و این ربنا همچنان متعلق به مردم است.»