لطفا حق را به دیگران هم بدهید

در روابط خود به دیگران هم حق بدهید
در روابط خود به دیگران هم حق بدهید

خیلی از افراد در زندگی خود همیشه حق به جانب هستند و همیشه حق را به خود می دهند بدون آنکه ذره ای به دیگران هم احترام نمی گذارند.

این خودخواهی محض است و اینکه نشان می دهد که شخص چقدر از درون تهی شده است.

منظور من این نیست که حتی جایی هم که حق با شما بود کنار بکشید اما باید دیگران را هم دید چرا که آنها هم مانند ما انسان هستند و حق زندگی کردن دارند.

اگر ما وسیله ای از جانب خداوند برای رساندن روزی به افرادی دیگر هستند تعادل را می بایست که حفظ کنیم.

اگر ما قضاوت میکنیم بین چندین نفر می بایست این قضاوت به بهترین شکل ممکن صورت بگیرید.

اگر ذره ای در انجام این کارها فرد به خود مغرور شود و به خاطر جایگاه خود یا هر چیز دیگری حق را از دیگران بستاند نشان میدهد که چقدر از درون ضعیف شده است.

همه ی ما انسان ها در زندگی خود حق انتخاب داریم اما قوانینی را وضع کرده ایم که هیچ کس بر دیگری سبقت نگیرد اما همان کسانی که خود قوانین را وضع کرده اند گاهی اوقات به همین مشکل گرفتار میشوند و خود شکننده قوانین می شوند.

ما انسان ها تنها مدتی از زندگی جاوادانه خود را در این جهان به سر می بریم و در زندگی ابدی خود همه به خداوند می پیوندیم پس به یاد داشته باشیم که هر گونه نقض حق ما را در برابر دادگاه اصلی که حق واقعی را به صاحب آن می بخشد گناهکار خواهیم شد.

می شود که با عدالت بیشتر هم کاری را انجام داد، می توان که بهتر کار را پیش برد اما انجام این کارها شخصیتی را می طلبد که از درون غنی باشد، قانون جهان را بشناسد و بداند که این زندگی، زندگی اصلی او نیست بلکه بخشی از آن است که در برابر زندگی جاودانه او به اندازه چشمی بر هم زدن نیز می باشد پس خود را قوی میکند و هرگز برا منفعتی که آن هم گذراست و تمام می شود حقی را از کسی نمی گیرد و به کسی به اشتباه نمی دهد .

حال از منظری دیگر به این قضیه نگاه کنیم

خیلی از افراد دائما از بقیه طلبکار هستند وتوقع دارند و دوست دارند که دیگران برای آنها مانند بردگانی باشند که دائما مشغول به کار هستند.

دیگران هم حق زندگی کردن دارند و برای آنکه ما از آنها به عنوان اهرم رشد خود استفاده کنیم خلق نشده اند
دیگران هم حق زندگی کردن دارند و برای آنکه ما از آنها به عنوان اهرم رشد خود استفاده کنیم خلق نشده اند

این افراد انگار تنها خود فقط حق زندگی کردن دارند و بقیه برای او هییچگونه ارزشی ندارند این افراد هم از درون دچار ضعف های شدیدی هستند.

ممکن است به خاطر کودکی آنها باشد که برای آنها انجام این کار به صورت عقده در آمده.

یا ممکن است که برای مخفی نگه داشتن شخصیت و ذات اصلی خود این کار را می کنند یا هر مورد دیگری.

در غیر اینصورت شخصی که از درون همانطور که گفته شد غنی باشند و به روش درستی تربیت و بزرگ شده باشند هرگز به انجام چنین کارهایی نمی پردازند.

از شما میخواهم که اگر اینگونه افرادی در اطراف شما هستند از آنها فاصله بگیرید واگر نمی توانید از آنها فاصله بگیرید چرا که ممکن است جزء افراد خانواده شما باشند یا هر چیز دیگری بر روی آنها تمرکز نکنید یا کانون توجه خود را بر روی آنها نگذارید.

چرا که به هر چیزی که شما توجه کنید همان را وارد زندگی خود خواهید کرد از همین جهت شما سعی کنید که چه فاصله فکری چه فاصله جسمی را رعایت کنید.

و اگر خدای نکرده درصدی را در خود می بینید که اینگونه هستید اقدامات زیر را به شما معرفی میکنم.

  • موقعیت را بسنجید
سعی کنید قبل از اقدام به هر کاری موقعیت را بسنجید
سعی کنید قبل از اقدام به هر کاری موقعیت را بسنجید

اگر که در کاری فکر میکنید که حق دیگران را ضایع می کنید کاغذی را تهیه کنید و حقوق خود و دیگران را بر روی آن به صورت کامل شرح دهید و سعی کنید طبق همان چیزی که بر روی کاغذ نوشته اید عمل نمایید تا در نهایت انصاف در مورد تمام شما رعایت بشود.

  • با خود آن فرد صحبت کنید

با خود او صحبت کنید تا دیدگاه او را در مورد حق و حقوقش بشناسید و بدانید که او چه تعریفی از حق و حقوق دارد.

اگر با او صحبت کنید خواهید توانست با مصاحبت با او دقیقا موقعیت را بررسی کنید و حق و حقوق یکدیگر را مشخص سازید و حتی اگر کسی اعتراضی داشت نسبت به مسئله می تواند در همین صحبت در میان بگذارد که انجام این کار بسیار موثر است.

  • جلوی فردی حکیم با هم صحبت کنید

سعی کنید اگر فکر میکنید که ممکن است حقی از کسی ضایع شود و یا حقی نادیده گرفته شود جلوی شخصی حکیم که هر دوی شما او را قبول دارید صحبت کنید.

هیچگاه از وکیل استفاده نکنید در جایی عکسی را دیدم که بسیار مفهومی و زیبا بود که چون عکس را نداشتم برای شما توضیح میدهم.

در عکس به این شکل بود که یک گاو وسط تصویر بود که شخصی دم گاو را می کشید و شخصی دیگر شاخ گاو را می کشید و شخصی دیگر هم داشت گاو را می دوشید.

و منظور از آن عکس این بود که دو نفر در حال درگیری بر سر گاو که به منظور همان اثبات حق بود درگیری داشتند اما تنها وکیل بود که از این دعوا سود می برد که داشت شیر گاو را می دوشید.

پس سعی کنید پیش کسی صحبت کنید با هم که هر دوی شما او را قبول دارید واو از حل این مشکل منفعتی نمی برد.

اگر همین کار های به ظاهر ساده را انجام بدهیم در زندگی خود به میزان خیلی زیادی رشد و پیشرفت خواهیم کرد، کمتر از دیگران توقع خواهیم داشت، آرامش بیشتری در زندگی خود خواهیم داشت، رضایت بیشتری از زندگی خود خواهیم داشت و ...

ممکن است انجام این کارها در ابتدا خیلی تصنعی به نظر برسد اما بعد از گذشت مدتی تبدیل به عادت برای شما خواهد شد و عادات شما هستند که زندگی شما را شکل می دهند پس سعی کنید همیشه بهترین عادت ها مانند این نمونه که در این مقاله ذکر شد را در خود به وجود بیاورید.

در نهایت برای شما آرزوی خوشبختی می کنم و بهترین ها را برای شما می خواهم.

کپی تنها با ذکر منبع (ذکر لینک مقاله) مجاز است و در غیر اینصورت نویسنده هیچگونه رضایتی از کپی برداری مقاله ندارد .