حالا که رفتن تو شده ماجرای من
از دورها تکان بده دستی برای من
حالا که رفته ای و به آخر رسیده ام
حالا که ابتدای تو و انتهای من .....
دادی مرا به موج فراموشی ات ولی
جا مانده هیچ در دل تو رد پای من ؟
شاید تو رفته ای که ببینی بدون تو
قد می کشد نداشتنت تا کجای من
اینجا رسیده، سمت چپ سینه می زند
نبضت هنوز ... در تپش لحظه های من
هرگز دلم نخواست بگویم که ... بگذریم
دیگر نمی رسد به تو فریادهای من
پایان قصه، مثل همیشه جدایی است
وقتی شکست بغض غزل در صدای من
... جواد زمانی ...