با عرض سلام وخسته نباشید خدمت همه وبلاگ نویسان و زحمت کشان وبلاگ خوان :)
امروز یک انشا نوشتم و توی کلاس خوندم همه خوششون اومد گفتم اینجا هم بزارمش تا شما هم نظرت رو بدین!
موضوع:مقایسه اتاق و تنهایی
تنهایی و اتاق مانند دو حصار در اطراف انسان هستند ولی تفاوت هایی با یکدیگر دارند.انسان با خواست و اراده خود پا به اتاق می گذارد و زمانی که بخواهد می تواند از آن خارج شود. ولی تنهایی ناگاه به سراغ انسان می آید و تا اراده نکند انسان را رها نمی کند. هر اتاقی باعث شادی و نشاط صاحبش است و انسان تقریبا اکثر اوقاتش را در اتاق سپری می کند ولی تنهایی باعث شادی نیست.چه بسا تنها ماندن هایی که باعث افسردگی و ناامیدی انسان می شود.
و امید به زندگی را از فرد می گیرد و وی را به حال خود رها می کند.انسان ها می توانند گاهی اتاق و محل آرامش خود را تغییر دهید و فضای آن را کوچکتر و یا بزرگ تر گنند ولی تنهایی تغییر ناپذیر است.چه بزرگ و چه کوچک،چه خوب و چه بد برای همه یک شکل و به یک اندازه تلخ است.در اتاق می توان وسایل خود را به دلخواه چید و می توان آن را به مکانی آرامش بخش تبدیل کرد.اما تصور ذهنی من از تنهایی فضایی تاریک،ترسناک خالی از هرگونه وسیله و یا شیء است که تنها یک چرغ دارد و محدوده بسیار کمی از زمین را روشن کرده است.این تصویر ذهنی برای من بسیار وحشتناک است..بطوریکه می تواند به کابوسی برای من تبدیل شود معمولا اتاق ها دلباز،آزاد و راحت هستند و انسان می تواند در آن ها به راحتی تنفس و زندگی کند. ولی تنهایی مانند دستی است که گلوی تو را به سختی می فشارد،به تو امان نفس کشیدن نمی دهد،تو را به حالت خفگی در می آورد و ناگهان رهایت می کند.
خلاصه این که انسان می تواند در اتاق هر کاری که بخواهد انجام دهد ولی در تنهایی باید گوشه ای نشست و فقط فکر کرد و فکر کرد وفکر کرد...
نظر شما چیه؟