برندسازی شرکت شما از مهمترین مراحل در ساخت شرکت است. این کار به شرکت شما شخصیتی منحصر به فرد میبخشد و برایتان موقعیتی متمایز در بازار ایجاد میکند که مشتریان مناسب را به خود جلب میکند.
اما برای بسیاری از استارتآپها، چنین امری میتواند یک چالش باشد. بدون بودجه و با منابع محدود برای استخدام آژانسهای بزرگ برندسازی، استارتآپها معمولاً اشتباهات برندسازی مانند تعیین نکردن دستورالعملهای روشن برند را مرتکب میشوند که بهنوبه خود غفلت میشود از اینکه به مشتریان بالقوه، ذهنیت اولیهای قوی داده شود.
به تازگی با «زشان مالیک» بنیانگذار برنداتون، هکاتون برندسازی گفتگو کردم که برخی از بهترین خلاقیتهای شهر را با برخی از درخشانترین مراحل اولیه در اختیارتان قرار میدهد تا برند اصلی هر شرکت را دوباره تصور کنید.
در جریان کمک به شرکتهای پیشرو برای برندسازی مجدد شرکت خود، «مالک» برخی از اصول اصلی مورد تبعیتشان را در اختیارشان قرار داد.
بازار خود را حسابرسی کنید
موضوع امروز: کار رو با بررسی نقاط ضعف و قوت رقبایتان شروع کنید. این پایه خوبی را برایتان فراهم میکند تا نگرشی پیدا کنید که شرکت شما بتواند از آن استفاده کند.
با مشخص کردن اینکه رقبا چه کسانیاند، شروع کنید. احتیاط خود را برای شناسایی موارد صحیح انجام دهید.
نگاه به طیف گسترده رقبا میتواند شما را به سمت تجزیه و تحلیل شرکتهایی سوق دهد که بخش مشتری آنها بسیار متفاوت از شماست.
باریک کردن بیش از حد این طیف میتواند منجر به محرومیت از شرکتهایی شود که مشتریانش ضرورتاً با شما برابر است.
از خود بپرسید که آیا مشتری میتواند در سناریویی قرار بگیرد که از بین شما و رقیب انتخاب کند. اگر جواب مثبت است، آن شرکت را به فهرست رقبای خود اضافه کنید.
سپس هر رقیب را مرور کرده و نقاط قوت و ضعف آنها را مشخص کنید. نمونه بارز این کار، کمپین ضد اوبر متعلق به گت بود که در آن قیمتگذاری بالا را ضعف رقیب خود دانستند و متناسب با این فرضیه، فعالیت بازاریابی اولیه خود را در شهر نیویورک متمرکز کردند.
این کار باعث جلب توجه مشتریان هدفِ آنها شد، راهحلی برای اختلافنظر کاربران اوبر ارائه داد و فشار زیادی را برای گِت به همراه داشت.
هنگام تصمیمگیری های خلاق زمانبندی قابل اجرا تعیین کنید
میتوان به راحتی در روند خلاقیت درگیر شد و به جستجوی لوگو، تگ ها یا طراحی وبسایت خود ادامه دهید. اگرچه میتوان برنامهریزی برای ایجاد یک روند مستمر خلاق را دشوار دانست، اما مشخص کردن اهداف زمانی کوتاه و بلند مدت و به طور کلی اهداف مشخص به شما امکان میدهد که متمرکز شوید.
فرایند خلاق به شما امکان میدهد تا ایدههای جدیدی را توسعه دهید و استقلال تیم را در طی این فرایند بسیار مهم بدانید، اما حرکت به سمت فرآیند نوآوری به منظور اجرای آن ایدهها، به همان اندازه مهم است.
هدفی مشخص از آنچه تیم خلاق برای تحقق آن نیاز دارد تدارک ببینید، تعیین مهلت کنید و اجازه دهید همه افراد در این تیم دارای آزادی خلاقانه کاملی باشند.
به این سؤالات در مورد برندتان پاسخ دهید
شرکت برنداتون از طریق پرسشنامهای عمیق که توسط اندرو کیپن، رئیس بازاریابی SpokenLayer ساخته شده است، شرکتها را به تفکر در مورد برند خود دعوت میکند.
این تمرین به شرکتها اجازه میدهد که به برند خود شخصیتی بدهند و آن را از طریق برخی از این سؤالات جالب و جذاب به انجام میرساند:
چه مشکلی را حل میکنید؟
جذابترین ویژگی خدمات یا محصول شما چیست؟
اگر شرکتتان یک شخص بود، چه کسی بود؟ یک فرد مشهور؟ شما؟
در اولین روز به مشتری بالقوه درباره شرکت خود چه میگویید؟
هنگامی که مشتریان بالقوه از شما تشکری نمیکنند، به طور کلی دلیلش چیست؟
۴. از خارج از دایره شرکت خود کمک بگیرید
این میتواند آژانس، مشاور یا چشمی دیگر باشد. فقط مطمئن شوید که در سیلو تصمیمگیری نمیکنید و فقط به عقیده خود و همکارانتان اعتماد نمیکنید.
این میتواند مضر باشد، زیرا ممکن است شما کسی را در تیم خود نداشته باشید که با انتقاد صادقانه کنار بیاید. اما این دقیقاً همان چیزی است که شما نیاز دارید.
گاهی اوقات، بهترین راه برای فکر کردن در مورد برندتان این است که شخصی را از بیرون جستجو کنید که بتواند آن را از منظر دیگری ببیند.
گزینههای خلاق Leaner را کاوش کنید
آژانسهای سطح متوسط به بالا میتوانند دهها هزار دلار هزینه کنند. خدمات جدیدی مانند Working Not Working و Brandathon برای تسریع روند خلاقیت و انجام آن با روشی بسیار هدفمند و در عین حال مقرون به صرفه نیز وجود دارند.
روشهای زیادی برای ماندن در بودجههای استارتآپ محدود وجود دارد، چه خدماتی مانند اینها، استخدام مترجمان یا کار با کارورزانی که در رشتهای خلاق فارغالتحصیل میشوند.
مانیفست برند ایجاد کنید
به مانیفست خود بپیوندید، گویی که کتاب مقدس شماست. اعلامیه اعتقادی شرکت شما و آنچه در نظر دارد، ارتباطی عاطفی با مشتریان ایجاد میکند.
چنین امری ممکن است نیاز به کمک خارجی داشته باشد، زیرا ایجاد ساختارِ ارزشی دشوار است. کمک یک نویسنده نسخهبرداری برای بیان آنچه که شرکت شما معرف آن است، میتواند بسیار طولانی پیش برود.
اگر میتوانید هزینهاش را بپردازید، کپینویس باتجربهای را برای نگارش مانیفستهای شرکت استخدام کنید. استراتژی واضح برای برند، به شما و تیمتان کمک میکند تا هر پیام، کمپین و تعامل با مشتری را با برند خود تراز کنید.
«ردبول» نمونه بسیار خوبی از شرکتی است که بعداً به برند خود نگاه میکند و پیام خود را با برندش همتراز میکند. آنها تبلیغاتی در مورد هل دادن زندگی به سمت محدودیتها و ورزشهای سخت طراحی میکنند، نه در مورد نوشیدنیشان.
این پیام در سطحی احساسی با مشتریان خود صحبت میکند و بسیار به یادماندنی است.
آمادگی این رو داشته باشید که هیچوقت ۱۰۰ درصد خیالتان از بابت همه چیز آسوده نخواهد بود
اگر از این حقیقت، نیرو نمیگیرید و یا باعث افزایش جسارتتان نمیشوید، ممکن است در تلاش برای برندسازی، جاده سختی را پشت سر بگذارید.
رقابت روی پاشنه شماست. برای فرد خسته این میتواند باعث از بین رفتن اعصاب شود و به راحتی در این دام بیافتید که بخواهید دائماً آنچه را که پیش آمده تغییر دهید.
اما انجام این کار، تأثیر متضادی خواهد داشت، زیرا برای اینکه برندسازی مؤثر باشد، باید هماهنگ باشد. به یاد داشته باشید، برند بخشی از DNA شرکت شما است و در به رسمیت شناختن آن مددرسان است.
تابحال چه فعالیتی در جهت شناخت برند خود انجام داده اید؟ مشتریان شما چگونه شما را به خاطر میاورند؟ چگونه خود را در ذهن مخاطب ثبت کرده اید؟