طلاق غیابی چیست؟
طلاق چیست؟
طلاق به معنی پایان قانونی ازدواج و جدا شدن زوجین از یکدیگر و از بین رفتن رابطه زوجیت بین زن و شوهر است و در پی آن حقوق و تکالیف متقابلی که بین زوجین در هنگام ازدواج وجود داشته از میان می رود.
طلاق جزو ایقاعات است، چرا که طبق ماده 1133 قانون مدنی، مرد حق طلاق دارد و طلاق به صورت یک طرفه از طرف مرد انجام می شود.
طبق ماده 1139 قانون مدنی، طلاق مخصوص عقد دائم بوده و زن در عقد موقت با پایان مدت یا بذل آن از سوی شوهر از زوجیت خارج می شود.
برای دریافت راهنمایی و مشاوره رایگان در خصوص کلیه دعاوی طلاق با وکلای طلاق موسسه حقوقی دادآرمان تماس بگیر. (02122904873-02122904874-09128400921-09336267676-09336267878)
انواع طلاق براساس درخواست کننده طلاق
در صورتی که زن و مرد بخواهند طلاق بگیرند باید ابتدا برای ثبت دادخواست طلاق اقدام کنند تا درخواست زن یا مرد برای طلاق در دادگاه بررسی شود و سپس دادگاه در این خصوص رأی مقتضی صادر نماید.
براساس اینکه چه کسی تقاضای طلاق دارد و دادخواست طلاق را به دادگاه خانواده تقدیم می کند، طلاق به دو دسته کلی تقسیم می شود:
1- طلاق یک طرفه: در طلاق یک طرفه فقط یکی از زوجین تصمیم به طلاق دارد و می خواهد از همسر خود جدا شود، از این رو طلاق یک طرفه به دو دسته تقسیم می شود:
* طلاق از طرف مرد
* طلاق از طرف زن
2- طلاق توافقی: در طلاق توافقی زن و شوهر هر دو برای طلاق توافق دارند و می خواهند با طلاق به زندگی مشترک خود پایان دهند.
طلاق از طرف مرد
طبق ماده 1133 قانون مدنی مرد حق طلاق دارد و می تواند بدون داشتن هیچ دلیل موجهی زن خود را طلاق دهد. مهمترین شرط طلاق از طرف مرد، پرداخت حقوق مالی زوجه است، یعنی در صورتی که مرد دادخواست طلاق را به دادگاه خانواده تقدیم کند، دادگاه در خصوص حقوق مالی زوجه که مهریه، نفقه، اجرت المثل ایام زوجیت، تنصیف اموال زوج و استرداد جهیزیه است، تعیین تکلیف می کند، همچنین دادگاه در مورد مسائل غیرمالی طلاق نیز مانند حضانت فرزند مشترک پس از طلاق و حق ملاقات با فرزند تصمیم گیری می کند، سپس رأی طلاق (گواهی عدم امکان سازش) را صادر می کند.
طبق قانون مرد می تواند زن خود را حتی بدون داشتن دلیل موجه طلاق دهد، اما دلایل طلاق از طرف مرد از این رو اهمیت دارد، که اگر مرد بخواهد زن خود را با دلیل موجه طلاق دهد در برخی حقوق زوجه تغییراتی ایجاد می شود، مثلا در صورتی که طلاق به دلیل نشوز زوجه باشد تنصیف اموال زوج در طلاق به او تعلق نمی گیرد.
طلاق از طرف زن
همان طور که گفته شد، طبق قانون طلاق در ایران مرد حق طلاق دارد، اما زن حق طلاق ندارد و طرح دادخواست طلاق از طرف زن پیچیده و دشوار است، چرا که زن حق طلاق ندارد و برای اینکه بتواند از شوهر خود طلاق بگیرد، باید دلایل محکمه پسندی به دادگاه ارائه دهد و زن باید دلایل خود را که موجب شده بخواهد از شوهر خود طلاق بگیرد را در دادگاه ثابت کند و پس از اثبات دلایل زن برای طلاق، حکم طلاق صادر می شود.
از دلایلی که برای زن حق طلاق ایجاد می کند، عسر و حرج و نیز هر یک از شروط دوازده گانه عقدنامه است.
در طلاق از طرف زن به دلیل عسر و حرج و هچنین طلاق زن با شروط دوازدگانه عقدنامه زن باید بتواند دلایل طلاق خود را در دادگاه با ارائه مدارک و شواهد محکمه پسند اثبات کند.
همچنین زن می تواند با داشتن وکالت در طلاق برای ثبت دادخواست طلاق اقدام نماید. البته در صورتی که زن با استفاده از حق طلاق اقدام به طلاق نماید، طلاق از طرف زن نیست و طلاق توافقی خواهد بود.
یکی دیگر از راه های طرح دادخواست طلاق از طرف زن درخواست طلاق خلع است و زن به دلیل کراهتی که از شوهرش دارد با بذل مهریه اش یا دادن مالی بیشتر از مهریه اش (فدیه) به شوهر از دادگاه درخواست طلاق خلع می نماید.
طلاق توافقی
در طلاق توافقی برخلاف طلاق یک طرفه، زن و شوهر هر دو برای طلاق با هم توافق دارند و برای پایان دادن به زندگی مشترک خود تصمیم به طلاق می گیرند، از این رو دادخواست طلاق توافقی را به دادگاه تقدیم می کنند. در طلاق توافقی زن و مرد بدون دخالت دادگاه در خصوص مسائل مالی و غیرمالی طلاق مانند مهریه، نفقه، اجرت المثل ایام زوجیت، تنصیف اموال، استرداد جهیزیه، حضانت فرزند و حق ملاقات با فرزند پس از طلاق توافقی (در صورت داشتن فرزند مشترک) توافق می کنند و توافقات خود را به صورت مکتوب که به امضای زوجین رسیده باشد، به دادگاه ارائه می دهند.
در خصوص توافقات زوجین در طلاق توافقی باید به این نکته اشاره کرد که زن و مرد می توانند توافقات خود را هر زمان که بخواهند در مراحل دادرسی و یا هنگام ثبت دادخواست طلاق و حتی پس از ثبت طلاق تغییر دهند و براساس توافقات جدید عمل نمایند.
نکته: در صورتی که زن با استفاده از حق طلاق اقدام به طلاق نماید، طلاق از طرف زن محسوب نمی شود و طلاق توافقی است، از این رو رای صادر شده از سوی دادگاه، گواهی عدم امکان سازش خواهد بود.
انواع طلاق براساس رجوع در طلاق
رجوع در طلاق به معنی بازگشت مرد به همسر خود پس از طلاق و ادامه زندگی مشترک در ایام عده طلاق است و با این رجوع ازدواج قبلی با تمام آثاری که داشته، ادامه پیدا می کند و نیازی به جاری شدن نکاح مجدد نمی باشد.
براساس حق رجوع، طلاق به دو دسته تقسیم می شود که عبارتند از:
* طلاق رجعی
* طلاق بائن (طلاق بدون رجوع)
طلاق رجعی
در طلاق رِجعی مرد می تواند تا زمانی که عده طلاق پایان نیافته، بدون نیاز به عقد نکاح جدید به همسر خود رجوع نماید و زندگی مشترک خود را دوباره شروع کنند. در ایام عده طلاق رجعی زوجین از یکدیگر ارث می برند و به زوجه نفقه تعلق می گیرد و زن می تواند در منزل مرد اقامت داشته باشد.
همچنین در طلاق خلع و مبارات که از انواع طلاق بائن هستند و زن با بذل مهریه اش طلاق می گیرد، در صورتی که زن در ایام عده طلاق مهریه ای را که بخشیده مطالبه نماید طلاق از حالت بائن خارج و به طلاق رجعی تبدیل می شود و مرد می تواند در ایام عده طلاق به زن رجوع کند و زن و مرد دوباره زندگی مشترک خود را شروع کنند.
طلاق بائن
طلاق بائن به طلاقی گفته می شود که پس از طلاق، رابطه زوجیت به طور کامل بین زن و شوهر از بین می رود و مرد در ایام عده طلاق بائن نمی تواند به همسر سابق خود رجوع کند.
در واقع در طلاق بائن، زن در زمان عده به مرد محرم نیست و احکام زوجیت مانند الزام به اطاعت از شوهر، ارث بردن زوجین از یکدیگر، حرمت خروج از منزل بدون اجازه مرد و الزام به پرداخت نفقه زن توسط مرد نیز بر او جاری نمی شود.
نکته: در طلاق بائن، اگر زن باردار باشد، بر مرد واجب است که تا زمان تولد نوزاد، نفقه او را پرداخت نماید.
انواع طلاق بائن عبارتند از:
1- طلاق زنی که بعد از ازدواج با او آمیزش نشده است.
2- طلاق دختری که نُه سالش تمام نشده است.
3- طلاق زن یائسه
4- طلاق خُلع
5- طلاق مُبارات
6- طلاق سوم یا سه طلاقه
7- نوع دیگری از طلاق نیز وجود دارد که طلاق حاکم شرع نام دارد. در این نوع طلاق، حاکم شرع همسر مردی را که نه نفقه او را می پردازد و نه طلاقش می دهد، خود طلاق می دهد.
طلاق غیابی چیست؟
اگر دادخواستی علیه شخصی داده شود و خوانده دعوا که دادخواست علیه او ارائه شده است، ابلاغیه زمان رسیدگی دادگاه را به شخصه تحویل نگرفته باشد؛ یعنی طبق ماده 68 قانون آیین دادرسی مدنی، به او ابلاغ نشده باشد و یا اینکه در جلسات دادگاه حاضر نشود و لایحه نیز نداده باشد در صورت محکوم شدن او، رأی غیابی صادر می شود. در خواسته ی طلاق نیز به همین صورت عمل می شود، اگر در وقت رسیدگی به خوانده (زوج یا زوجه) ابلاغ واقعی نشده باشد و خوانده در دادگاه حاضر نشود و لایحه نداده باشد، در فرض محکومیت، طلاق غیابی است.
طلاق غیابی به دو دسته تقسیم می شود:
* طلاق غیابی از طرف مرد
* طلاق غیابی از طرف زن
رأی غیابی طلاق
رأی غیابی رأیی است که خواندهِی دعوی در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده و امکان دفاع نیز پیدا نکرده است و ابلاغ به خوانده ارسال نشده و لایحه یا وکیل معرفی ننموده است؛ در این صورت رأی غیابی است. رأی غیابی تا مدت 20 روز در همان شعبه بدوی (نخستین) قابل اعتراض است که به آن واخواهی گفته می شوند.
همان طور که گفته شد در صورتی که خوانده طلاق که ممکن است زوج یا زوجه باشد، در دادگاه حاضر نشود، وکیل اختیار نکند و لایحه هم نداده باشد، در این صورت رأی طلاق به صورت غیابی صادر می شود که به آن رأی غیابی می گویند.
طلاق غیابی از طرف مرد
طبق قانون طلاق در ایران، مرد حق طلاق دارد و اگر مردی برای طلاق دادن همسرش دادخواست طلاق بدهد، دادگاه به درخواست مرد، رأی طلاق یا همان گواهی عدم امکان سازش را صادر می کند و حضور داشتن یا حضور نداشتن زن در جلسات دادگاه تاثیری در صدور رأی طلاق ندارد. اما اگر زن در جلسات رسیدگی دادگاه حاضر نشود، دادگاه بدون حضور او برای حقوق مالی زوجه و همچنین مسائل غیرمالی طلاق تصمیم گیری می کند و مرد طبق قانون برای اجرای رأی طلاق، ملزم به پرداخت حقوق مالی زوجه می باشد و پس از صدور رأی طلاق غیابی زن می تواند در مدت مقرر از رأی صادر واخواهی نماید.
طلاق غیابی از طرف زن
در طلاق غیابی از طرف زن به این صورت است، زوجه به طرفیت زوج به دادگاه خانواده دادخواست طلاق بدهد و دلیلی موجه و محکمه پسند برای درخواست طلاق خود داشته باشد و زوج علی رغم ابلاغ، در جلسات رسیدگی دادگاه حاضر نشود و لایحه ندهد، رأی طلاق که از سوی دادگاه صادر می شود رأی غیابی است و طلاق غیابی خواهد بود.
طلاق غیابی زن در صورت مفقودالاثر بودن مرد
یکی از مواردی که بر طبق قانون زوجه می تواند از دادگاه درخواست طلاق نماید، مفقودالاثر بودن زوج به مدت 4 سال است. طبق ماده 1029 قانون مدنی، هرگاه شخصی 4 سال تمام غایب مفقودالاثر باشد زن او می تواند تقاضای طلاق نماید، در این صورت با رعایت ماده 1023 حاکم او را طلاق می دهد.
همچنین اگر طبق بندهای ۸ و ۱۱ عقدنامه زوج به مدت 6 مرد منزل را ترک کرده باشد، ترک منزل از موجبات طلاق خواهد بود و اگر مرد در دادگاه حاضر نشود رای طلاق غیابی است.
نکته: اگر زن با داشتن وکالت در طلاق، دادخواست طلاق بدهد و با انتخاب وکیل دادگستری به وکالت از شوهر و بدون حضور او طلاق بگیرد. این طلاق به دلیل حضور وکیل مع الواسطه برای زوج، طلاق غیابی محسوب نمی شود و طلاق توافقی می باشد.
واخواهی از حکم طلاق غیابی
واخواهی و اعتراض یک حق قانونی برای محکوم علیه (کسی که رأی به ضرر او صادر شده) است. در صورتی که حکم غیابی ابلاغ واقعی به محکوم علیه غایب نشده باشد و وی مدعی عدم اطلاع و آگاهی نداشتن از مفاد رأی صادره باشد، میتواند دادخواست واخواهی به دادگاه صادرکننده حکم غیابی تقدیم کند؛ دادگاه موظف است، خارج از نوبت در این مورد رسیدگی کند.
در صورت صدور قرار قبول دادخواست، چنانچه حکم طلاق اجرا نشده باشد، قرار مذکور مانع اجرای حکم خواهد بود و اگر حکم طلاق اجرا شده باشد، دادگاه پس از رسیدگی به دلایل واخواهی چنانچه اعتراض واخواه را وارد تشخیص دهد؛ به دو صورت عمل می شود:
1- چون حکم به صورت غیابی، اجرا و صیغه طلاق جاری شده و واقعه طلاق در دفتر طلاق ثبت شده است. دادگاه باید ضمن نقض حکم معترض عنه، حکم به ابطال وقوع طلاق غیابی جاری و ثبت شده صادر نماید و حکم صادره نیز باید پس از قطعیت به دفتر طلاق جهت اجرا ارسال شود.
2- صیغه شرعی طلاق جاری شده و واقعه ی طلاق ثبت شده است؛ لذا دادگاه در صورت نداشتن اعتراض واخواه و صرفاً باید نسبت به نقض دادنامه معترض عنه اقدام کند و ابطال واقعه ی طلاق که رسماً در دفتر طلاق به ثبت رسیده مشروط به دادن دادخواست جداگانه است.
کلام آخر
وکیل طلاق یک وکیل پایه یک دادگستری است که در زمینه دعاوی مربوط به طلاق فعالیت و قبول وکالت می نماید و به همه ی قوانین طلاق خصوصا قوانین جدید و همچنین روند رسیدگی دادگاه خانواده به دعاوی طلاق آشنایی کامل دارد، بنابراین وکیل طلاق، بهترین کسی است که می تواند هر یک از زوجین را برای طلاق و مطالبه ی حقوق آنها در طلاق و پس از آن راهنمایی کند.