اهمیت رضایت شغلی در زندگی افراد و عوامل مؤثر بر آن

همه ما از کودکی به شغلی که دوست داریم داشته باشیم فکر می کنیم. در دوران نوجوانی مشغله ذهنی ما این است که شغلی را یاد بگیریم زیرا یکی از عوامل مؤثر در شکل گیری هویت در نوجوان است. و در بزرگسالی شغل ما بخشی از وجود ما شده، بخش بزرگی از زندگی ما شده و وقتی بخواهیم خودمان را به کسی که تازه با او آشنا شدیم معرفی کنیم ؛ معمولاً بعد از گفتن نام و فامیل و بعضاً سن می گوییم که چه کاره هستیم زیرا شغل ما بخشی از هویت ما شده و ما با شغلمان خودمان را به دنیا معرفی می کنیم. از آنجایی که قسمت اعظمی از عمر خودمان را با کار کردن می گذرانیم رضایت شغلی یعنی رضایت از کاری که انجام می دهیم از اهمیت زیادی برخوردار است.

تعریف رضایت شغلی:

رضایت از شغل یعنی لذت بردن از شغل و کاری که فرد انجام می دهد که می تواند ابعاد گوناگون داشته باشد رضایت از محیط کار، رضایت از همکاران، رضایت از دستمزدی که فرد دریافت می کند رضایت از مدیر، رئیس و یا سرپرست، رضایت از فعالیت های مرتبط با کار و …. . بنابراین با توجه به گفته دکتر عبدالله شفیع آبادی رضایت شغلی احساسی روانی است که حاصل تعامل بین عوامل گوناگونی است از جمله عوامل اقتصادی، روانی، فرهنگی و اجتماعی.

اهمیت رضایت شغلی:

رضایت از کاری که فرد انجام میدهد از ابعاد گوناگون اهمیت دارد. اول اینکه فرد قرار است سالها کاری را انجام دهد و اگر از آن کار لذت نبرد بیشتر خسته شده و این خستگی و انرژی از دست رفته باعث می شود که در بقیه بخش های زندگی خود مانند زندگی خانوادگی نتواند انرژی و وقت بگذارد و روابط زناشویی و خانوادگی او نیز دچار آشفتگی شود و باعث می شود که انگیزه فرد برای فعالیت و زندگی نیز کاهش یابد.

نکته مهم دیگر اینکه فردی که از کاش راضی نباشد؛ آن کار را با میل و رغبت انجام نمی دهد و در نتیجه زمان، دقت و تمرکز کافی برای انجام آن نمی گذارد و فقط منتظر این است که زمان بگذرد و از محیط کار خارج شود و همه اینها بر بازدهی و کیفیت کاری که فرد انجام می دهد تأثیر منفی دارد. بنابراین توجه به رضایت شغلی کارکنان برای کارفرمایان از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا بر کیفیت کسب و کار آنها تأثیر مستقیم دارد.

در بعد گسترده تر شغل بخشی از فعالیت های اجتماعی است که افراد دارند و بخشی از نقش های اجتماعی آنهاست ما هر کجا که وارد می شویم با یک شاغل سر وکار داریم وقتی به خرید می رویم با یک فروشنده، وقتی به رستوران می رویم با یک پیشخدمت و آشپز و مدیر رستوران، وقتی به پارک می رویم با کارکنان آنجا و …. سر و کار داریم و راضی نبودن هرکدام از آنها از شغلشان بر روی روابط اجتماعی حاکم بر جامعه مؤثر است و بر کیفیت سلامت روان جامعه اثرگذار است.

عوامل موثر بر رضایت شغلی:

گینزبرگ یکی از نظریه پردازان شغلی رضایت شغلی را به دو نوع مختلف تقسیم کرده است: رضایت درونی و رضایت بیرونی. رضایت درونی مربوط ویژگی های شخصیتی فرد و عواملی است که مرتبط با خود فرد است و رضایت بیرونی با عواملی خارج از فرد مانند محیط کار و همکاران و کارفرما مرتبط است. نکته مهم در مورد این دو نوع رضایت این است که رضایتی که ناشی از عوامل درونی و خصوصیات خود فرد باشد در مقایسه با رضایتی که حاصل عوامل بیرونی و محیط کار باشد از ثبات بیشتری برخوردار است زیرا فرد بر خودش بیشتر کنترل دارد تا بر محیط بیرون از خودش.

مجموع نظریه های مختلف در زمینه رضایت شغلی نشان می دهند که عوامل زیادی بر آن مؤثر است و طبقه بندی های گوناگونی نیز ارائه شده است که در این مقاله فارغ از طبقه بندی های گوناگون به بررسی موردی عوامل پرداخته می شود.

حقوق و دستمزد: حقوق و دستمزد یک عامل تعیین کننده در رضایت از کار و شغل است . وقتی فردی احساس کند دستمزدی که دریافت می کند نسبت به کاری که انجام می دهد منصفانه نیست بر رضایت او از انجام وظایف شغلی و کارش تأثیر منفی می گذارد.

پیشرفت شغلی: پیشرفت یعنی ایجاد تغییرات مثبت در شغل و وظایف شغلی. مانند چالش بیشتر در شغل، ترفیع گرفتن، مسئولیت بیشتر و آزادی عمل بیشتر داشتن زیرا مسئولیت بیشتر داشتن نشان دهنده ارزشمندتر بودن فرد برای سازمان یا مؤسسه ای است که در آنجا کار می کند و همه اینها باعث افزایش روحیه و در نتیجه رضایت فرد می شود.

ساختار سازمانی حاکم بر شغل: قوانین غیر منعطف در بعضی از مشاغل و فضای ارتباطی که کارفرما با کارکنان خود دارد و همچنین نوع مدیریت سازمان باعث برانگیختن احساسات منفی در افراد می شود و باعث می شود از محیط و سازمانی که در آن کار می کنند راضی نباشند.

عوامل محیطی: رفتاری که همکاران با یکدیگر دارند، ارتباطات کاری حمایتگرانه و صمیمانه باعث ایجا حس خوب نسبت به محیط کار می شود. همچنین فضای کار هرچه از نظر ارگونومی متناسب تر باشد بر سلامت روانی کارکنان تأثیر بهتری دارد.

ماهیت کار: خود کاری که افراد انجام می دهند هم تأثیر زیاد بر کم و کیف رضایت شغلی افراد دارد. ماهیت شغل از دو جنبه مهم است: یکی گستره ی شغل که شامل میزان مسئولیت و دامنه اقدامات فرد است و محققان به این نتیجه رسیده اند که هرچه این محدوده گسترده تر باشد تأثیر مثبت تری دارد. جنبه دیگر تنوع شغل است که در این مورد هم پژوهش ها نشان داده است که تنوع شغلی متوسط رضایت بیشتری را ایجاد می کند زیرا تنوع زیاد باعث ابهام و استرس می شود و یکنواختی هم باعث خستگی و دلزدگی در کار می شود.

عوامل فردی: عوامل فردی مربوط به عوامل درونی رضایت از شغل می باشد که بر می گردد به صفات و ویژگی هایی که فرد دارد و اینکه آیا شغل او و کاری که انجام می دهد متناسب با ویژگی های شخصیتی می باشد یا خیر. زیرا کاری که متناسب با ویژگی های شخصیتی، ارزشها و مهارت های فرد باشد؛ روحیه و انرژی فرد را افزایش می دهد و فرد از انجام وظایف شغلی اش لذت می برد زیرا کارهایی را انجام می دهد که دوست دارد.

کلام آخر

به گفته دکتر شفیع آبادی رضایت شغلی حاصل تعامل عوامل گوناگون است و نمی توان فقط با توجه به یک عامل آن را مورد بررسی قرار دارد. اما به طور کلی اگر افراد برای افزایش رضایت شغلی خود به عوامل درونی توجه بیشتری نشان دهند موفق تر هستند زیرا گاهی فرد خودش را می تواند تغییر دهد اما محیط اطرافش را خیر. سازمانها نیز باید توجه ویژه ای به رضایت شغلی داشته باشند زیرا رابطه مستقیمی با بهره وری کارکنان داشته که پایین بودن سطح آن می تواند نتایج زیانباری را برای سازمان ها به بار آورد.


مرکز مشاوره شمال تهران

مرکز مشاوره