تربیت فرزند – کاربردی ترین نکات برای تربیت کودک که هر پدر و مادری باید بداند


آیا تا به حال با خودتان فکر کردید که اهمیت تربیت فرزندان در چیست؟ اصلا مفهوم تربیت فرزند چیست؟ یا چگونه فرزندان خود را تربیت کنیم؟ اگرچه پاسخ به این سوالات آسان به نظر می رسد اما این موضوعی واقعا پیچیده است.

زیرا کودک در حال رشد مثل تکه ای خمیر است، که والدین نقش بسیار مهمی در شکل دهی به این خمیر خام دارند. در واقع مغز کودک در حال ساخت است و سعی دارد خودش را به دنیا متصل کند. و این به والدین بستگی دارد که بهترین دنیا را برای کودکشان بسازند.

یکی از گسترده ترین و مهم ترین شاخه های علم روانشناسی، مربوط به روانشناسی کودک است. در واقع روانشناسی کودک به تمام مسائل مربوط به کودکان از جمله تربیت فرزند می پردازد.

این علم با بررسی تمام عوامل درگیر در تربیت فرزند مانند عوامل محیطی، ژنتیکی، جنسیت، آداب و رسوم و… به والدین کمک می کند تا پدر و مادر بهتری باشند و در امر تربیت فرزند موفق تر عمل کنند.

در واقع روانشناسی کودک عنوان می کند که رشد و تربیت صحیح کودک، همان چیزی است که در شکل گیری یک شخصیت سالم و اجتماعی اثر دارد. به همین دلیل است که روانشناسان و مشاوران کودک به کمک والدین آمده اند.

همه ما به عنوان والدین، هدف خود را بر این می گذاریم که هر کاری که می توانیم برای بهبود زندگی فرزندانمان انجام دهیم. ما کتاب‌ های فرزند پروری را می‌ خوانیم، درباره موضوعات مختلف تحقیق می‌ کنیم. اما سوال اساسی که وجود دارد این است که تربیت فرزند از چه سنی شروع می شود؟

در حالی که هیچ دو کودکی دقیقاً در یک جدول زمانی رشد نمی کنند، دوره های زمانی حساسی وجود دارد که در آن به نقاط عطف رشدی اصلی می رسیم. یکی از حساس ترین دوره های زمانی در رشد و یادگیری کودک از بدو تولد تا پنج سالگی است.

پنج سال اول رشد کودک به طرق مختلف برای سلامتی، رفاه و مسیر کلی زندگی آنها بسیار مهم است. خوشبختانه، کارهای زیادی وجود دارد که والدین می توانند برای کمک به رشد و تکامل فرزندشان انجام دهند که در ادامه برخی از آنها را مطرح می کنیم.

بر اساس سال ها تحقیق در علوم اعصاب و روان‌ شناسی، در اینجا چند روش تربیت فرزند وجود دارد که به شما کمک می کند:

نجار ها چوب را به شکل دلخواه خود تراش می دهند اما باغبان ها با پرورش منظره ای حاصلخیز به رشد خود به خود محصولشان کمک می کنند.

به همین ترتیب، والدین می توانند فرزند خود را به شکلی خاص، مثلاً یک نوازنده ویولن، تجسم کنند. یا می توانند محیطی را فراهم کنند که زمینه برای رشد سالم در هر جهتی که کودک می خواهد فراهم باشد.

در واقع مثل یک باغبان خوب هنگامی که متوجه شدید که چه نوع گیاهی را پرورش می دهید و به عبارتی فرزندتان چه چیزهایی را دوست دارد، آنگاه می توانید “شرایط لازم را تنظیم کنید” تا ریشه دهد و شکوفا شود.

یادتان باشد که تربیت کودک از بدو تولد آغاز می شود. زیرا تحقیقات نشان می دهد که حتی زمانی که کودکان فقط چند ماهه هستند و معانی کلمات را درک نمی کنند، مغز آنها همچنان از آنها استفاده می کند.

این یک زمینه برای یادگیری بعدی ایجاد می کند. بنابراین هر چه تعداد کلمات بیشتری بشنوند، تأثیر آن بیشتر است و درک مطلب بهتری خواهند داشت.

آموزش “کلمات احساسی” (یعنی غم، خوشحالی، ناامیدی) به آنها بسیار مفید است. زیرا هرچه بیشتر بدانند، می توانند انعطاف پذیر تر عمل کنند.

وقتی کودک شما دائماً می پرسد “چرا؟” این می تواند خسته کننده باشد. اما وقتی چیزی را برای او توضیح می دهید، چیزی جدید و بدیع برایش خلق کرده اید. همچنین توجه داشته باشید که از پاسخ دادن به سؤالات «چرا» با جملاتی مثل: «چون من گفتم» خودداری کنید.

کودکانی که دلایل رفتاری خاص را درک می کنند، می توانند به طور موثرتری اعمال خود را تنظیم کنند. اگر تنها چیزی که آنها می‌ دانند این است که «نباید همه کلوچه‌ ها را بخورم، زیرا مادرم اینطور به من گفته است، و من به دردسر می‌ افتم»، این استدلال ممکن است زمانی که والدین حضور ندارند کمکی نکند.

بهتر است او بفهمد: “من نباید همه کلوچه ها را بخورم زیرا معده درد می گیرم و برادر و خواهرم هم دیگر کلوچه ای برای خوردن ندارند.” این استدلال به کودک شما کمک می کند تا عواقب اعمال خود را درک کند و حس همدلی را در خود تقویت می کند.

وقتی پسرتان به سر دخترتان فریاد می زند، او را «پسر بد» خطاب نکنید. بلکه دقیقا عنوان کنید که: «از داد زدن سر خواهرت دست بردار. زیرا این کار تو او را آزار می دهد و باعث می شود که او احساس ناراحتی کند.

همین قانون برای تمجید نیز صادق است: دخترتان را «دختر خوب» خطاب نکنید. در عوض، در مورد اعمال او اظهار نظر کنید: “تو کار خوبی کردی که برادرت را بخشیدی.” این نوع جمله بندی به مغز او کمک می کند تا مفاهیم مفیدتری در مورد رفتار خود بسازد.

آیا توجه کرده اید که چگونه برخی از کارهایی که به نظر شما کار است (مانند تمیز کردن خانه یا باغبانی و…) می تواند برای کودک بازی باشد؟

کودکان به طور طبیعی با تماشا کردن، بازی کردن و مهمتر از همه با کپی کردن از بزرگسالان یاد می گیرند. این یک روش کارآمد برای یادگیری است و به آنها احساس خوبی می دهد. بنابراین یک جارو کوچک یا بیل باغچه یا یک ماشین چمن زنی اسباب بازی به آنها بدهید و بگذارید در کنار شما باشند.

مادران مسئول محیطی هستند که کودک از همان ابتدا در آن حضور دارد. ایجاد فضای مناسب برای حرکت، خلاقیت و بازی، محیط مناسبی را برای رشد کودک فراهم می کند.

نکته دیگر در تربیت فرزند پسر و دختر این است که مادر فرزندش را بیشتر از هر کس دیگری می شناسد. بنابراین رشد رفتاری کودک را به دقت مورد بررسی قرار می دهد. مشاهده کودک و گوش دادن به صدای او به مادر این تصور را می دهد که در درون او چه می گذرد.

مادران می توانند به کودکان بیاموزند که چگونه اعتماد کنند و قابل اعتماد باشند. زمانی که فرزندانتان به شما نیاز دارند در کنار آنها باشید و به آنها کمک کنید. عشق و حمایت بی قید و شرط شما به آنها کمک می کند تا احساس امنیت داشته باشند.

مادر به فرزندش کمک می کند تا اهمیت خانواده را بیاموزد، زیرا او ستون فقرات خانواده است و همه را در کنار هم نگه می دارد. وعده های غذایی را با هم میل کنید و فرزندتان را تشویق کنید که با اعضای خانواده وقت بگذراند.

از آنجایی که مادر در روزهای اولیه به کودک کمک می کند تا یک الگوی منظم را حفظ کند، این پیام را به او منتقل می کند که با پیروی از یک سیستم منظم می توان به راحتی و امور را مدیریت کرد.

کودک کار سخت را از مادرش یاد می گیرد. از طرف دیگر ممکن است فرزند شما ببیند که در پایان روز خسته می شوید، اما اگر لذت و رضایتی را که از سخت کار کردن به دست می آورید را توضیح دهید، پیام درستی به او داده خواهد شد.