شفقت درمانی یا CFT، یک روش درمان برای اختلال های روانی است که افراد را به شفقت و مهربانی نسبت به خود و دیگران تشویق می کند. این روش درمان کمک می کند تا بیمار از نظر روحی و روانی بهبود یابد. در واقع شفقت نسبت به خود و دیگران یک پاسخ عاطفی است که می تواند پایه و اساس سلامتی باشد و منجر به سلامتی روح و روان شود.
این روش درمان در اوایل قرن 21 به وسیله پل گیلبرت توسعه پیدا کرد و شامل تئوری ها، اصول و فنونی از مکاتب مختلف روانشناسی و روش های درمانی است.
پل گیلبرت متوجه شده بود که انسان ها به ابزارهایی نیاز دارند تا به آرامش برسند. بنابراین او شفقت درمانی را توسعه داد تا کسانی که با ارزش شخصی پایین سر و کار دارند، پاسخ احساسی مثبتی دریافت کنند.
این نوع درمان می تواند به تنهایی و یا در کنار درمان های دیگر به کار آید و باعث آرامش و بهبود اختلالات روانی افراد شود.
شفقت درمانی به نظریه تکامل و چگونگی تاثیر این نظریه بر نحوه تفکر انسان می پردازد.
در واقع ما انسان ها دو بخش در مغز داریم؛ بخش اولیه یا قدیمی مغز به ما کمک می کند تا زنده بمانیم. این بخش مغز به غذا، سرپناه، حمایت عاطفی و ایمنی انسان متمرکز بوده و مسئول مبارزه، فرار یا واکنش سریع است.
بخش دیگر مغز که بخشی مدرن است، در طی فرایند تکامل به وجود آمده است و به ما این امکان را می دهد که حس خود را داشته باشیم و تصور و تجسم کنیم. ما با کمک این قسمت مغز می توانیم ایده هایی را ارائه داده و نحوه زندگی خود را انتخاب کنیم.
شفقت درمانی به ما کمک می کند که احساساتی ایجاد کنیم که الگوی فکری ما را تغییر دهد. تحقیقات نشان داده است که با شفقت درمانی می توانیم تاثیرات مثبتی بر مغز و سیستم ایمنی بدن خود داشته باشیم.
شفقت درمانی سه مولفه مهم دارد که هرکدام می توانند اثربخشی درمانی داشته باشند.
مهربانی با خود
این مولفه به این معناست که ما با پذیرش مشکلات و سازگاری با خود، به جای قضاوت، خود را درک کرده و به جای انتقاد، با نوعی مهرورزی و حمایت، کاستی ها و بی کفایتی های خود را بپذیریم و سعی در رفع آن داشته باشیم.
اشتراک های انسانی
این مولفه نقش موثری در کاهش استرس و افزایش کارآمدی فردی دارد. فرد با کمک این مولفه متوجه این موضوع می شود که همه انسان ها دارای نقص و اشتباه هستند.
هوشیاری در مقابل همسان سازی افراطی
این آگاهی یا هوشیاری به فرد کمک خواهد کرد تا جنبه های دردناک یک تجربه را نه نادیده بگیرد و نه به صورت مداوم تکرار کند. به طوری که ذهنش را اشغال کند.
اگر بتوانیم با تکنیک های شفقت درمانی آشنا شویم، می توانیم هر روز با تکرار و تمرین آنها، الگوی مغزی خود را در جهت مثبت تغییر داده و از زندگی لذت بیشتری ببریم.
در ادامه مطلب به توضیح این تکنیک های می پردازیم.
یکی از تکنیک های شفقت درمانی، تنفس است. برای تمرین تنفس باید به راحتی روی زمین بنشینید و هر دو پا را روی زمین قرار داده و به اندازه عرض شانه ها دستان خود را در بالای پاهای خود قرار دهید. سپس چشمان خود را ببندید و با حالت ملایم یا لبخند کوچکی، تمرکز بر تنفس را شروع کنید.
باید اجازه دهید که هوای هر تنفس وارد دیافراگم شود. بدین ترتیب با تنظیم سرعت تنفس خود یک ریتم راحت و آرام بخش ایجاد کنید. بر روی تنفس خود تمرکز کنید و در عین حال یک چیزی گرد مانند توپ را در دست بگیرید تا احساس خوبی پیدا کنید.
در زمانی که تنفس آرام بخش را تمرین می کنید، زمانی که احساس ایمنی و آرامش ایجاد شد، می توانید ذهن خود را روی یک مکان امن معطوف کنید.
به عنوان مثال تصور کنید که در کنار یک اقیانوس هستید و صدای امواج ملایم را در ساحل شنی و نرم می شنوید یا یک مکان دوست داشتنی زمان کودکی را به خاطر آورده و سعی کنید احساسات خوب گذشته را مرور کنید.
رنگ یا نوری را که با آن احساس آرامشی را پیدا می کنید، به ذهن بیاورید. این رنگ می تواند نور یا یک مه باشد. همزمان با نفوذ این رنگ به بدن، روی قدرت، گرما و مهربانی کامل تمرکز کنید.
حالت چهره خود را با احساساتی که از این رنگ دارید، مطابق کنید و همواره در هنگام تمرین، این حالت را بر روی صورت خود داشته باشید.
خود مهربان و دلسوز، یک حس حیاتی برای توسعه روانی است. این حس هم برای دلسوزی نسبت به خود و هم به دیگران بسیار موثر است. هنگامی که با تنفس آرام بخش، آرامش ایجاد شد، احساس کنید که فردی دلسوز هستید و تمایل دارید که یک فرد توانا و دلسوز باشید.
در این حالت بر روی رفتارهای دلسوزانه تمرکز کنید و ویژگی هایی مانند خرد، قدرت، گرما و مسئولیت پذیری را در خود تصور کنید. با استفاده از این تکنیک ها می توانید یک الگوی ذهنی مثبت و موثر در ذهن خود ایجاد کرده و به ذهن خود مهربانی و دلسوزی را بیاموزید.