فرد لجباز فکر می کند کسی به او و خواسته هایش توجهی ندارد. بنابراین با این رفتارها و پافشاری بر موضع خود سعی بر دیده شدن یا توجه ویژه دارد. حتی اگر حرف نفر مقابل وی را قانع کرده باشد اما کماکان روی موضعش پافشاری می کند.
در این مورد دلیل فرد برای لجبازی متفاوت تر است. در این حالت فرد دلیل محکمی دارد اما دلایلی مانند خجالت باعث می شود که آن را عنوان نکند.
گاهی شرایط محیطی باعث بروز لجبازی می شود. فردی والدین لجباز دارد که به جای مطرح کردن مسئله و حل آن رفتارهای لجبازانه ای را از خود بروز می دهند و کودکی که در این محیط بزرگ می شود از این رفتارها تاثیر پذیرفته و آن را به عنوان بخشی از الگوهای رفتارهای خود انتخاب می کند و این رفتارها را هنگام بروز برخی مشکلات از خود نشان می دهد.
در این حالت فرد نمی تواند نظرات مخالف دیگران را تحمل کند و اصلا نمی تواند به عقاید دیگران احترام بگذارد. علاوه بر آن با عقاید متفاوت به شدت مخالفت می کند و شروع لجبازی می کند.
خصومت و پنهان کردن احساسات نیز می تواند دلیلی بر ایجاد خصومت در فرد شده و لجبازی را منجر شود. در این حالت فرد می خواهد ناراحتی که از ناحیه فردی به او رسیده با رفتارهای لجبازانه تلافی کند و این صورت ناراحتی اش را به او ابراز کند.
کمبود اعتماد به نفس از ویژگی های مهم افراد لجباز است که عامل مهمی در ایجاد و تشدید لجبازی دارد. وقتی فرد لجباز خود را ضعیف می بیند با اصرار بر عقیده خود سعی در اثبات خود به دیگران دارد.
این کمبود اعتماد به نفس در درون، آنها را آزار می دهد و باعث پیدایش رفتارهای لجبازانه می شود. پس اگر از لجبازی یکی از ویژگی های بارز شما است روی اعتماد به نفس خود کار کنید تا این رفتارها تعدیل شود و به رفتارهایی متعادل تبدیل شود.
در برخورد با یک فرد لجباز یا فردی که رفتار لجبازانه دارد نکاتی را باید در نظر بگیرید تا بتوانید راحت ارتباط گرفته و اذیت نشوید، حرف خود را به کرسی بنشانید و او را از فاز لجبازی خارج کنید.
شما نباید مانند آن فرد، لجبازی کنید. اگر شما هم بر حرفهای خود تاکید داشته باشید لجبازی فرد بیشتر می شود.
دلیل لجبازی فرد را تشخیص دهید. شاید فرد دلیلی برای رفتارهای لجبازانه دارد که شما از آن بی اطلاعید. می توانید با او گفتگو کنید و دلیل ناراحتی او را بپرسید. شاید فرد در آن لحظه نیاز به تنهایی و سکوت دارد که اگر آن را بدانید و تنهایش بگذارید شرایط بهتر شود.
به او این حس را بدهید که نظراتش برایتان اهمیت دارد. نظراتش را تایید کنید و به او بگویید که ایده خوبی دارد. نگذارید حس کند نظراتش از دید شما به در نخور است. با این کار فرد لجباز می فهمد که برای نظراتش ارزش قائل هستید و کم کم از فاز لجبازی بیرون می آید و به شنیدن نظرات شما علاقه نشان می دهد.
برخی از جملات، فرد لجباز را به حالت دفاعی می برد. بنابراین در برخورد با فرد لجباز از به کار بردن جملاتی زیر بپرهیزید
تو داری اشتباه می کنی!
برداشت تو غلطه
منظورت این نیست که ….؟
در جریان گفتگو بگذارید فرد لجباز حس کند که پیشنهاد شما برخاسته از نظر خود اوست در این صورت احساس غرور کرده و به راحتی با آن موافقت می کند. شما با این ترفند به راحتی می توانید وی را قانع کنید.
سعی کنید بر خود مسلط باشید و رفتار آرامی از خود نشان دهید. اگر اندکی ناراحتی در چهره شما باشد فرد سریع تشخیص داده و متقاعد نمی شود. با عصبانی نشدن در موضع قدرت قرار بگیرید و برگ برنده را در دست خود نه دارید.
فرد لجباز از اشتباه متنفر است. چون فکر می کند راه درست انجام هر کاری را می داند. بنابراین اگر طرف مقابل نظرش را بگوید او فکر می کند که به شخصیتش مورد حمله قرار گرفته و این، کار را بر شما دشوار می کند.
بنابراین ابتدا از او تمجید کنید تا متوجه شود که رفتار شما احترام آمیز است پس از آن از لاک دفاعی خارج شده و از فاز لجبازی بیرون می آید.
بدترین رفتار در مواجهه با فرد لجباز امر و نهی کردن و دستور دادن است چرا که حس می کند شما او را ضعیف می پندارید و می خواهید بر او تسلط داشته باشید.
بهتر است به جای آن از درخواست دوستانه استفاده کنید مثلا بگویید “میشه این کارو برام انجام بدی؟” در این صورت فرد حس قدرت می کند و به مرور زمان با شما احساس صمیمیت می کند و لجبازی را کنار می گذارد.
لجبازی سن خاصی ندارد و از کودکی تا سالمندی، فرد می تواند دست به دامان لجبازی شود تا به خواسته هایش برسد. در کودکان شروع لجبازی از یک سالگی است به تدریج زیاد می شود و در سه سالگی به اوج خود می رسد.
در دو تا سه سالگی بیشتر انتظار رفتارهای لجبازانه از کودک می رود چرا که در حال طی مراحل رشد هستند. در نوجوانی فرد می خواهد استقلال بیشتری داشته باشد اگر زمینه برای بروز این استقلال فراهم نشود فرد لجبازی می کند.
لجبازی در دوران بزرگسالی، برای جبهه گرفتن در برابر دیگران، در افراد بروز می کند. دلیل لجبازی در دوران سالمندی نیز کسب کنترل بر زندگی است.
اختلالی به نام اختلال گستاخی یا بی اعتنایی مقابله ای وجود دارد که فرد در آن رفتارهای منفی کارانه، خصمانه و بی اعتنا از خود بروز می دهد که این رفتارها باید حداقل 6 ماه طول بکشد تا بتوان با قطعیت گفت اختلال گستاخی دارد. رفتارهایی مانند عصبانیت مشاجره ایجاد مزاحمت آشکار کینه توزی است.
این اختلال در بین افرادی دیده می شود که یکی از والدین شان دچار اختلال سلوک یا شخصیت غیراجتماعی یا اختلال خلقی دارند. کودکانی با مادران درگیر افسردگی، بیشتر به رفتار مقابله ای دچار می شوند. وراثت نیز در بروز این اختلال نقش دارد.
زوجین در هنگام رفع اختلافات ممکن است برخی بخواهند مسئله را حل کنند و آرامش را به روابط شان بازگردانند ولی برخی این اختلافات را میدان جنگی می بینند که با هدف پیروز شدن در میدان، بحث را کش می دهند و نمی خواهند اشتباهات خود را بپذیرند.
برای هر حرفی جوابی حاضر کرده اند و در برابر هر رفتاری از خود واکنشی نشان می دهند. در این حالت سلامت روان سایر اعضای خانواده به خطر می افتد. زن و مرد باید با لحن مناسب با هم صحبت کنند و هنگام بروز اختلاف، آرامش خود را حفظ کنند و رفتار متعادلی را در پیش می گیرند تا بتوانند راحت تر به حل مسئله بپردازند.
علاوه بر آن نیاز است زوجین مهارت های ارتباطی خود را تقویت کنند زیرا با دارا بودن مهارت ارتباطی قوی لجبازی کمتر بروز می کند.