وقتی از والدین میپرسید که برای فرزندانشان چه میخواهند، معمولاً رایجترین پاسخ چیست؟ آنها می خواهند فرزندانشان شاد باشند.
اکثر والدین تصور میکنند کودک شاد کودکی است که دائم میخندد و خوشحال است. از طرف دیگر اکثر والدین تصور میکنند باید محیط کودک همواره سرشار از لذت و سرخوشی باشد و به همین دلیل، همواره و بی وقفه در تلاش هستند که مانع ناراحتی، غم و عصبانیت فرزند خود شوند.
به همین خاطر اگر فرزند کم سن باشد همواره شخصا” مسائل و مشکلات پیش روی فرزند خود را حل می کنند و وقتی بزرگتر شد به عنوان راهنمایی دلسوز در مورد همه ی مسائل و مشکلات او را همراهی کرده و نظر می دهند و راه حل پیدا می کنند.
این گروه از والدین معتقدند که باید فرزندان خود را در حداکثر آرامش و خوشحالی نگه دارند. آنها در طی این زمان در خیلی از مواقع به اشتباه شادی خود را فراموش می کنند و به نوعی آرامش خود را در شادی فرزند خلاصه میکنند و حتی میگویند که “من فقط با شادی فرزندم خوشحالم” یعنی به نوعی احساس خود را تابع احساس فرزند خود می کنند.
خوب است بدانیم که شادی مانند دیگر احساسات ما یک حس درونی است بنابراین نباید آن را وابسته به دیگری یا شرایط اجتماعی و محیط دانست.
شادی از درون به بیرون است و دیگران و عوامل محیطی فقط می توانند عاملی برای تسهیل و همراهی شادی ما باشند نه به عنوان عامل اصلی ایجاد آن. اگر این دیدگاه را در خود پرورش دهیم در نتیجه دیگران را مسئول شادی خودمان نمیدانیم و توقع ما از دیگران تغییر خواهد کرد. یعنی اینکه به این باور مهم برسیم که ” من مسئول شادی و آرامش خودم هستم نه دیگران”.
حال باید گفت برای پرورش کودک شاد باید نحوه ایجاد شادی درونی را به کودک آموخت نه اینکه او را همواره شاد نگه داشت.
باید باور کنیم که شادی حالتی ذهنی و درونی از احساس خوشبختی است. آرامش، خوشحالی، رضایت از زندگی و احساس سعادتمندی همان شادی است.
یادمان باشد که شادی و زندگی شاد از لذت لحظه ای متفاوت است. پس برای داشتن زندگی شاد لازم نیست همواره و بی وقفه کودکان را خوشحال کنیم. بلکه باید فضای آرام و شاد را فراهم کنیم تا کودک بیاموزد در این فضا باید خودش، خودش را شاد کند و یا شادی را در خود بیافریند.
ما با ترکیبی از احساسات به دنیا می آییم. ترکیبی از غم و شادی و عصبانیت و خجالت و احساس گناه و… پس ما نمیتوانیم هیچکدام از این احساسات را به طور مطلق حذف کنیم یا فقط یکی از آنها را انتخاب کنیم و باید بپذیریم همه این احساسات واقعی و درونی هستند و همه آنها درون ما وجود دارند و ما فقط باید آنها را درست مدیریت کنیم.
نکته بسیار مهم در مورد شادی این است که بپذیریم شادی هم مانند همه احساسات دائمی نیست و همواره در نوسان است. هیچ یک از احساسات پایدار نیستند و همه آنها حتی شادی در وجود همه انسانها همواره در نوسان است. شاید زیبایی شادی هم در همین رفت و آمدهای ناپایدار است.
مهمترین عامل پرورش شادی درونی در کودکان، داشتن مادر شاد است. وقتی مادر سبک زندگی شاد داشته باشد به عنوان مهمترین الگوی کودک دیگر نیازی نیست برای فرزند خود راههای زیادی را طی کند و فقط کافی است در عمل الگوی شاد زیستن برای فرزندش باشد.
منظور از مادر شاد، مادری است که پذیرفته شادی درونی است و راههای پرورش شادی درونی را در خود تقویت کرده باشد. به نوعی مادر شاد عادات مادر شاد را پیدا کرده باشد.
مادر شاد این عادات را در خود پرورش داده است: