موزه‌ی درویش یا مولوی مکانی برای بزن برقص

موزه‌ی درویش یا مولوی مکانی برای بزن برقص

این موزه برای ادای احترام به جشن‌ها و رقص درویشان ، ساخته شد. رقص سماع درویشان در این موزه از تجربه‌های بامزه و به یاد ماندنی سفر است که بعدا می شود پزش را به دوست و آشنا داد! نسخه‌های قدیمی مولوی، آثار باستانی و اسناد مربوط به تاریخ طولانی مراسم رقص سماع، از جمله غیرقانونی بودن در دهه ۱۹۲۰ و حتی ریشه‌های آن را توی این موزه می‌تواند دید. اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که زود از موزه‌ها خسته می شوند خیالتان راحت باشد! بازدید از کل این مجموعه نیم ساعت زمان می‌خواهد.

سینمای مجستیک؛ شکوه و عظمت از دست نرفته

سینمای جمع و جور مدرن با سروشکلی قدیمی که از دور هر رهگذری را صدا می‌زند که یک بلیت 15 تا 18 لیری بخرد و یک فیلم ترکی یا انگلیسی زبان را تماشا کند! متاسفیم که این سینما مثل سینماهای خودمان نیست که با قیمت مناسب توی صندلی‌هایش لم بدهید و پف فیل بخورید و فیلم تماشا کنید. اما حتما شما هم قبول دارید تجربه‌ی سینما رفتن و فیلم تماسا کردن در کنار مردمی غریبه، اتفاق جالبی است. البته توقع یک سینمای بزرگ و درندشت را نداشته باشید. مینیمال بودن خصوصیت این سینمای دوست داشتنی‌ست.

کتاب‌فروشی پاندورا

لابد الان با خودتان می‌گویید: بی‌خیال! سفرو کتاب! اما مطمئن باشید از سر زدن به این کتابفروشی پشیمان نمی‌شوید. کتاب‌های کمیاب به زبان انگلیسی، نقشه‌ها و اطلس‌های قدیمی، کتاب‌های مسافرتی سبک که وقتی خیلی خارجی می شوید، در هتلتان بخوانید و لوازم تحریرهای نه چندان ارزان در این کتاب‌فروشی معروف منتظر شما هستند. خیال نکنید ااین کتاب فروشی جای خلوتی ست اما می‌توانید توی شلوغی چند تا عکس خوشگل بگیرید و بعد فرهنگی سفرتان را هم کامل کنید.

یاقوت سرخ خیابان استقلال!

اشتباه نکنید! قرار نیست از صددانه یاقوت در یک انار استانبولی حرف بزنیم یا در مورد انگشتر یاقوت نشان خرم سلطان بنویسیم! یاقوت سرخ خیابان استانبول فقط و فقط تراموای بانمکی است که هر چند دقیقه یک بار از وسط جمعیت رد می شود. راستش هیچ‌کس از بالای تراموا داد نمی‌زند: برو کنار نفتی نشی! بنابراین باید به شدت مراقب باشید که یکهو این تراموای بی سروصدا پشت سرتان درنیاید چون اصلا با کسی شوخی ندارد. البته که این یاقوت سرخ یکی از قدیمی‌ترین‌های خیابان استقلال است که تبدیل به نماد و جزیی از شخصیت این مکان شده است طوری که همه خیابان استقلال را با این قرمز دوست داشتنی به یاد می‌آورند و خیلی‌ها که از فروشگاه‌های پروپیمان و ویندو شاپینگ این خیابان خسته شده‌اند، کافی‌ست بپرند بالا و تا ته خیابان 1 و نیم کیلومتری استقلال را بروند و کیف کنند.

لطفا امن باش و من را در آغوش بگیر

یکی از اولین سوال‌هایی که در مورد مکان‌های توریستی در اینترنت مطرح می‌شود این است: آیا در شب امن است؟ بله! به دلیل جمعیت زیاد و باز بودن مغازه‌ها این خیابان در معبر اصلی و اکثر نقاط اطرافش امن است. فقط باید مراقب باشید هوای شاعرانگی به سرتان نزند و زیاد توی کوچه پس کوپه‌هایش خودتان را گم نکنید. آن وقت ممکن است استانبول چهره‌ی دیگری از خودش بهتان نشان بدهد که هیچ دوست ندارید.

خیابان استقلال؛ دفعه‌ی بعدی هست بعد از آخرین بار؟

شب است! خسته هستی اما شب آخر است و تو نمی‌توانی خودت را قانع کنی که به هتل برگردی! خیابان استقلال میزبان آخرین شب خیلی از مسافرها بوده! معمولا مسافرها شب آخر یک سر به این خیابان می‌زنند و با زیبایی‌هایش خداحافظی می‌کنند. توی خیابان می‌چرخند. به کلیسای سنت آنتونی می روند و یک شمع کوچک روشن می‌کنند. در جمعیت زیاد مردم زیر نورها و ریسه‌ها قدم می‌زنند و بعد یک غذای کوچک سرپایی می‌خرند و به هتل برمی‌گردند. شب آخر سفر مهم‌ترین شب از یک سفر است.آدم‌ها برای آخرین بار سهمشان را از شهر برمی‌دارند. اگر شهر مثل مغازه‌داری مهربان برایشان باشد دوباره و خیلی زود برای خریدهای بعدی به آن برمی‌گردند و اگر نه... بگذریم. خدا را شکر این خیابان همیشه با مسافران مهربان است.