این عکس نیست نقاشیه


از سال های ۱۹۶۶ هایپررئال بنیان گذاری شد، با الهام از سبک فتورئال و بنظر بعضی با پیشرفت تکنولوژی دوربین رشد کرد. منظور از پیشرفت دوربین همان ظهور دوربین‌های فول فریم dslr بود، زیرا تنها دوربین هایی که میتوانستند جزئیات را در حدی که نقاش هایپررئالیسم ایجاد میکرد، نشان دهند این دوربین ها بودند؛ نشان دادن جزئیات تصویر شامل انعکاس های ریز، هایلایت (نقش اساسی دارد)، موهای ریز، روزنه های پوست، رطوبت و قطرات روی سطح پوست (این موارد در هایپررئال چهره می باشد ولی هایپررئال صرفا مختص چهره نیست و نقاشانی نظیر رافئلا اسپنس از ساختمان ها و محیط شروع کردند) می باشد.

فزون واقع نمایی یا واقع گرایی افراطی یا هایپررئالیسم رویکردی به واقع نمایی با الهام از هنر عکاسی است که به صورت بسیار دقیق و عکس گونه در آن چهره و پیکر انسان و اشیای صنعتی در ابعاد بزرگ تصویر می شود. به اثرهای هنرمندانی گفته می شود که، آثار آنها وابستگی زیادی به عکسهایی که روی بومهای خود جهت ایجاد تصاویری که از دقت و درستی بسیاری برخوردارند، دارد.

معمولاً این هنرمندان از ایربراش جهت ارتقاء دقت در آثارشان استفاده می کنند که ایربراش معمولا برای رتوش عکسها استفاده می شود. همزمان با پاپ آرت یا هنر مردمی، هنر مفهوم یا کانسپچوال آرت و مینیمالیسم، این نهضت بوجود آمد. درواقع تقلید و کپی برداری از عکس، هایپررئال نیست، نقاش هایپررئالیسم جزئیات را با حفظ ماهیت عکس رنگها و سایه ها بهبود میبخشد و با وضوح و شفافیت بیشتر این نقاشی را خلق میکند.

عکاسی و هایپرئالیسم یک تفاوت بسیار کمی دارند. اگر فوتوریالیسم تمایل دارد دقیقاً تصویر را همانگونه که هست به تصویر بکشد، هایپررئالیسم برخلاف فوتوریالیسم، نشان می دهد که در پشت آن چه چیزی وجود دارد – نقص مدل و خلق و خوی واقعی، سوژه نقاشی هایپر- واقع گرایانه را ملموس تر و حقیقی تر می کند.

بهترین نقاشی های فزون واقع نما نقاشی ها ییند که با عکس اشتباه گرفته میشوند و همین مسأله است که بیانگر توانایی های یک هنرمند فزون واقع نما است؛ درواقع توانایی تکنیکی تولید یک نقاشی به قدری به واقعیت نزدیک باشد که با عکس اشتباه گرفته شود. نقاشان سبک هایپررئالیسم آن قدر در این روند بر عدم دخالت در واقعیت تأکید دارند که کار آن ها ماشینی بنظر می رسد.