معرفی کتاب صوتی بوف کور
صادق هدایت در کتاب صوتی بوف کور، داستان مردی تنها را روایت میکند که افکاری مشوش و بیمارگونه دارد و مدام در مرز خیال و واقعیت در رفتوآمد است. این داستان یکی از برجستهترین آثار قرن بیستم ادبیات فارسی به شمار میرود و بسیاری از منتقدان ادبی آن را جزء 10 رمان برگزیده سورئال دنیا میدانند.
درباره کتاب صوتی بوف کور:
به طور قطع میتوان بهترین اثر صادق هدایت را کتاب بوف کور (The Blind Owl) دانست. داستانی عجیب و پیچیده با فضایی تاریک و بیمارگونه که اولین بار در سال 1315 در کشور هند منتشر شد و پس از برکناری رضاشاه و ظهور پهلوی دوم این کتاب در ایران نیز به طور رسمی و کامل به چاپ رسید.
موضوعات اصلی رمان بوف کور مانند سایر آثار هدایت، به مرگ اندیشی، پوچی، انتقاد از جامعه خرافاتی و تحت استبداد اشاره دارد و نویسنده با دیدگاهی شک گرایانه جهان و انسانها را توصیف میکند. همان نگاهی که خود هدایت نیز در تمام طول زندگی خود داشت و در سایر داستانهایش نیز به خوبی قابل مشاهده است.
بوف کور علاوه بر آنکه طرفداران زیادی در داخل ایران دارد، در سطح جهانی نیز به عنوان اثری فوقالعاده شناخته میشود. این کتاب که به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، سوئدی، اسپانیایی، عبری، چکی، مجارستانی، ترکی و ارمنی ترجمه شده، از سوی بزرگان عرصه ادبیات نیز ستایش شده است.
آندره بروتون نویسنده سورئالیست فرانسوی، بوف کور را یکی از بیست شاهکار قرن بیستم خوانده و هنری میلر نویسنده آمریکایی نیز گفته است: «بوف کور هدایت کتابی است که من آرزو دارم روزی نظیر آن را بنویسم. مانند این داستان در هیچ زبانی ندیدهام و آن را واقعاً دوست میدارم.»
از روی این رمان چندین مقاله و کتاب تحقیقی و تخصصی نوشته شده است که برخی از آنها عبارتند از:
- داستان یک روح از سیروس شمیسا
- درباره بوف کور هدایت از محمد علی همایون کاتوزیان
- صادق هدایت و هراس از مرگ، ساخت شکنی روان تحلیلگرانه بوف کور از محمد صنعتی
موضوع داستان کتاب صوتی بوف کور:
تمامی رمان بوف کور از زاویهی دید اول شخص نقل میشود و در نگاه نخست به نظر میآید که دو بخش جدا از هم دارد اما در تحلیلها به خوبی میتوان به ارتباط غیرمستقیم این دو بخش و یکسان بودن شخصیتها پی برد.
در بخش اول این کتاب شنیدنی، شخصیت اصلی که در شهر ری زندگی میکند، یکی از دردهای خود را شرح میدهد و ماجرای عجیبی را روایت میکند که برایش رخ داده است. این مرد، نقاش روی قلمدان است و همواره تصویری تکراری بر روی آنها میکشد: دختری سیاهپوش گل نیلوفر آبیای را به پیرمردی هدیه میدهد و….
ماجرای اصلی رمان بوف کور زمانی شروع میشود که این نقاش در خانهی خود سوراخی مییابد و از طریق آن، همان منظرهای را میبیند که همیشه نقاشی میکرده است. او در میان بهت و شگفتی شیفتهی چشمان دختر سیاهپوش میشود و این اتفاق زندگی او را به شکل هولناکی تغییر میدهد.
در ادامه، راوی تریاک مصرف میکند و به خلسه میرود؛ وی در رویایی که میبیند به گذشته برمیگردد و خود را در شرایط و موقعیت جدیدی مییابد که با وجود تفاوتهای بسیار، آشنا است.
در بخش دوم، راوی اتفاق پیشآمده را مینویسد و سایهاش که به شکل جغد است با ولع بسیار نوشتههای او را میبلعد. شخصیت اصلی داستان در این بخش، در شمایل جوان بیمار و رنجوری است. او دائما به تضاد و تقابل خود و رجالهها میپردازد و از آنها ابراز نفرت و انزجار میکند و بر این باور است که دنیای بیرون متعلق به رجالهها است. راوی یک زن جوان دارد که هیچگاه به او اهمیتی نمیدهد و وقتش را با مردهای دیگر میگذراند و دایهی پیرش نیز از او پرستاری میکند و به شکل احمقانهای (از نگاه راوی) تلاش میکند تا دردهای این جوان را آرام کند؛ معجونهای گوناگون به او میدهد، فال گوش میایستد و... .
کتاب صوتی بوف کور برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به داستانهای سورئال و چندلایه علاقهمند هستید، شنیدن کتاب صوتی بوف کور که پیشگام چنین سبکی در ایران به شمار میآید برای شما تجربهی جالبی خواهد بود. بوف کور داستانی خوفناک با اندیشههایی فیلسوفانه دارد و شما را وادار میکند تا دربارهی هستی خود، سایرین و حتی مرگ فکر کنید. البته تمام اینها به شما بستگی دارد که چه برداشتی از این رمان مینمایید.
اقتباس از کتاب بوف کور:
- داریوش مهرجویی بوف کور را الگوی خود برای ساخت فیلم هامون میداند.
- در سال 1353، کیومرث درم بخش فیلمی 55 دقیقهای بر پایه این داستان ساخت.
- خسرو سینایی در سال 1385 درباره زندگی صادق هدایت فیلمی با نام «گفتوگو با سایه» ساخت که از بوف کور تاثیر گرفته بود.
- بزرگمهر رفیعا نیز در سال 1351 فیلمی به همین نام در آمریکا ساخت که به خواست جهانگیر هدایت از پخش آن به صورت گسترده جلوگیری شد.
- در سال 1987 رائول روئیز کارگردانی شیلیائی فیلمی با همین نام ساخت که برداشتی آزاد از بوف کور است اما فضای آن به کتاب نزدیک است.
صادق هدایت را بیشتر بشناسیم:
یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان و روشنفکران دوران معاصر، صادق هدایت (Sadegh Hedayat) است. او یکی از درخشانترین نویسندگان و مترجمان ایرانی بود که همراه با محمدعلی جمال زاده، صادق چوبک و بزرگ علوی به عنوان یکی از پدران داستاننویسی نوین شناخته میشود.
او آثار متنوعی در سبکها و موضوعات مختلف از خود برجای گذاشته اما همواره نام هدایت با رمان بوف کور گره خورده است؛ رمانی که آن را یکی از درخشانترین داستانهای معاصر ایرانی میدانند. به غیر از آن حجم مقالات، ترجمهها و نوشتههای این نویسنده چنان زیاد است که توانسته تاثیر عمیقی روی جریان روشنفکری ایرانیها بگذارد؛ افرادی چون بهرام بیضایی، هوشنگ گلشیری، عباس معروفی، غلامحسین ساعدی و... از جمله هنرمندانی بودند که به نوعی از زندگی هدایت تاثیر گرفتهاند.
این داستاننویس مشهور در سال 1281 خورشیدی در شهر تهران به دنیا آمد. او سالهای کودکی و نوجوانی خود را در مدرسه علمیه و دارالفنون گذراند و پس از آن برای ادامه تحصیلات راهی کشور فرانسه شد. در آنجا بود که با فرهنگ و ادبیات غربی آشنایی بیشتری پیدا کرد و برای مجلات فرانسوی مینوشت.
صادق هدایت تا به حال چندین خودکشی ناموفق در زندگیاش داشته که اولین بار در شهر پاریس اتفاق افتاد و میخواست خودش را در رودخانهای غرق کند و براساس گفتههای دوستانش، دلیل آن شکست عاطفیاش بوده است.
پس از آن به ایران بازگشت و نویسندگی را به طور جدیتر ادامه داد و ملاقات و آشنایی با بزرگ علوی، مجتبی مینوی و مسعود فرزاد، سبب تشکیل گروهی به نام ربعه شد که میزبان روشنفکران و ادبیان بزرگ ایرانی بود. درواقع بیشتر آثار منتشر شده از هدایت، در دهه بیست شمسی بوده و کتابهای ارزشمندی را نیز به فارسی ترجمه کرده و حتی او اولین فردی به شمار میرود که متونی را که به زبان پهلوی (پارسی میانه) نوشته شده بودند، به فارسی امروزی برگردانده است.
او در همان دوران به خاطر نوشتن داستانهایی انتقادی که مسائل اجتماعی و اقتصادی را هدف گرفته بود، در سال 1314 به عنوان یکی از نخستین ممنوع القلمهای ایران لقب گرفت و پس از فشارها و سانسورهای داخلی، مدتی به کشور هندوستان سفر کرد و با ادبیات و فرهنگ شرقی آشنا شد و این سفر تاثیر زیادی بر روی افکار و نوشتههای این نویسنده گذاشت.
سرانجام هدایت دوباره در سال 1326 به فرانسه رفت و چهار سال بعد در اوج بحران روحی خود، تمامی نوشتههایش را سوزاند و در سن 48 سالگی خودکشی کرد.
برخی از آثار این داستان نویس و روشنفکر مشهور ایرانی عبارتند از: «سه قطره خون، حاجی آقا، بوف کور، زنده به گور، فواید گیاهخواری، فولکور یا فرهنگ توده، ترانههای خیام، اصفهان نصف جهان و... »
ویژگیهای ساختاری و محتوایی نوشتههای صادق هدایت:
- طنز قوی و انتقادی در آثار داستانیاش به وفور دیده میشود.
- نوشتههای او اغلب ساده، رئالیستی و بدون دشوار نویسی است.
- هدایت یک ناسیونالیست بود و به عناصر ملی و ایرانی اهمیت فراوانی میداد.
- درون مایه و محتوای بیشتر داستانهای این نویسنده، ضدیت با خرافه پرستی، استبداد، انتقاد از فضای جامعه و مرگ اندیشی است.
- صادق هدایت همواره به جنبههای درونی شخصیتهای داستانش میپردازد و به ظاهر محدود نمیشود و از منظر روانشناختی آنها را بررسی میکند.
در بخشی از کتاب صوتی بوف کور میشنویم:
اینها رابطه من با دنیای خارجی بود اما از دنیای داخلی فقط دایهام و یک زن لکاته برایم مانده بود. ولی ننهجون دایه او هم هست، دایهی هردویمان است چون نه تنها من و زنم خویش و قوم نزدیک بودیم، بلکه ننهجون هم هردویمان را باهم شیر داده بود. اصلا مادر او مادر من هم بود چون من اصلا مادر و پدرم را ندیدهام و مادر او، آن زن بلندبالا که موهای خاکستری بود، من را بزرگ کرد. مادر او بود که مانند مادرم دوستش داشتم و به خاطر همین علاقه بود که دخترش را زنی گرفتم.
از پدر و مادرم چندجور حکایت شنیدهام فقط یکی از این حکایتها را که ننهجون برایم نقل کرد، پیش خودم تصور میکنم باشد. ننهجون برایم گفت که پدر و عمویم برادر دوقلو بودند؛ هردوی آنها یک شکل، یک قیافه و یک اخلاق داشتند و حتی صدایشان یک جور بوده به طوری که تشخیص آنها از یکدیگر کار آسانی نبوده است.
برای دانلود 22کتاب صوتی ثروت سازکلیک کنید