میرزا محمد صادق امیری روز یازدهم مرداد 1239 هجری شمسی، در روستای گازران فراهان استان مرکزی، در خانواده ای ادب پرور چشم به جهان گشود. وی از جوانی شعر می سرود و پروانه تخلص می کرد. در پی آشنایی با امیر نظام تخلص خود را به امیری تفییر داد.
امیری به ادبیات و تاریخ و قصص و لغت فارسی و عربی مسلط بود و به همین جهت است که از طرف مظفرالدین شاه به ادیب الممالک ملقب گردید وی در شعر پیرو پیشینیان بوده و بیشتر قصیده می سرود . امیری همچون قدما شعر را با مداحی آغاز کرد و بعدها که به مشروطه خواهان پیوست و اشعار ملی ـ میهنی سرود باز روش خود را تغییر نداد. در عصری که شعر رو به سادگی گذاشته بود و شاعران ساده و همه فهم می سرودند شعر امیری از فهم عامه خارج بود
دکتر غلامحسین یوسفی در مورد شعر ادیب می نویسد: «... بر روی هم شعر ادیب الممالک غالباً نمودار وسعت معلومات ادبی و محفوظات فراوان و چیره دستی شاعر در تقریر و بیان است از این رو شعرهای اجتماعی و سیاسی وی با اینکه از دیگر آثارش ساده ترست باز هم نمی تواند آن ارتباط صمیمانه و تفاهم لازم را با خواننده برقرار کند و گاه از روح و ذوق و فکر مردم فاصله می گیرد.(چشمه روشن، ص 351)
ادیب به زبان فرانسه بود و اطلاع از کلمات و اصطلاحات فرنگی باعث شده است واژه های غربی را در شعر خود وارد کند که این نیز به نوبه خود باعث دشواری شعر ادیب گردیده است به طور مثال وی می گوید :
بعد از آن مدیوس ، وانولر ، اری کولر و لیک باز در لفظ فرانسه پوس و اندکی آمده
امبر سایه تاج کو ، ره ، هم ترن باشد اریک بند انگشتان بود خان نثر و انگشتان دوا
بدیهی است برای فهم این دو بیت فرهنگ فرانسه به فارسی لازم است و مراجعه به فرهنگ برای معنی دو بیت از حوصله اکثر مردم خارج است . ضعف دیگر شعر ادیب آوردن رموزات جفر و رمل[1ّ] در شعر است که باز فهم ادبیات را برای مردم که از آن رموز اطلاعی ندارند مشکل می کند
عیب دیگر شعر ادیب مدح ها و ستایش های بی جاست، از شاعر انقلاب مشروطیت که برای اولین بار شعر وطنی سروده است و مضامین سیاسی ـ اجتماعی را در شعر وارد کرده است انتظار نمی رفت که مداحی مظفرالدین شاه را بکند و از طرف او ملقب به ادیب الممالک گردد.
امیری در قالب های مختلف شعری از جمله قصیده ، مسمط ، ترکیب بند و ... سروده شده است ولی میدان طبع نمایی او قصیده می باشد . شیوه او در قصیده بیشتر بر تقلید از شاعران پیشین خصوصاً انوری استوار است.
با توجه به فعالیت در حرفه روزنامه نگاری و طرح موضوعات روز سیاسی در شعر ، آثار او عموماً در روزنامه هایی منتشر می شد. مجموعه اشعار امیری را ادیب توانا وحید دستگردی با عنوان " دیوان ادیب الممالک " جمع آوری و انتشار داده است .
نمونه ای از شعر ادیب الممالک
آخر ای ایرانیان، ای مردمان باشرف از چه رو دادید اینسان ملک ایران را ز کف
مر نمی خواندید ایران را همی مام وطن ای وطن خواهان چه شد آن حرف های نشر و لف؟
خود ندانستیم رندانه چه بود این قیل و قال در کجا شد آن متینگ و های و هوی و کف و دف
اف بر آن نااهل مردم کز برای نفع خویش ملک را کردند ویران،عمر ملت را تلف
گر چه بُد معلوم از اول کان بهایم سیرتان صورتی بودند و بُد مقصودشان آب و علف
مر نبودم من شما را مام و در دامان خویش پرورش دادم شما را هم چو دُر اندر صدف
آخر از سر معجرم بردند و خلخالم ز پای در تماشای من آوردید دشمن صف به صف
جز شما مادر فروشان هیچ دیدستی کسی مادر خود را فروشد در عوض گیرد خزف
شرمتان بادا که ننگ من شدید از آن که نیست هیچ عرقی در بدن از جنگجویان سلف
وین عجب تر ز آن که چون هنگام فرصت در رسید جای کیفر خواستن خواندید خود را بی طرف
عبرتی باید شما را از جوانان پروس کز برای حفظ مادر سینه کردندی هدف
قصه ی فرعون و موسی را مگر ناخوانده اید که حقش در وقت فرصت گفت فاذهب لاتخف
1 ـ جفر فنی است که توسط آن امور نهانی را باز گویند ، دانشی که از غیب اخبار کند (معین ـ ص 1233 ) و رمل فنی است که بوسیله آن طالع کسان را بدست آرند و از آینده خبر دهند ( معین ـ ص 1675 ) که رموزاتی دارد بعنوان مثال لحیان بدین صورت می باشد