نام پدر: صفر
تاریخ تولد: 3/5/1342
شماره شناسنامه: 28
تاریخ شهادت : 12/2/1361
محل شهادت : دشت آزادگان ـ عملیات بیت المقدس
دلیل شهادت : اصابت ترکش
محل دفن: باغ رضوان مرند
شهید میکائیل آفتاب سوم مرداد 1342 در یک خانواده مؤمن و مذهبی مرند به دنیا آمد. دوره ابتدایی را در دبستان قیام با موفقیت به پایان رساند. سال اول و دوم دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی نوراسلام خواند که متاسفانه به دلیل مشکلات مالی نتوانست ادامه دهد و مجبور به ترک تحصیل گردید.
میکائیل مقید به انجام تکالیف دینی بود و به نماز و روزه خیلی اهمیت می داد. علاقه خاصی به اهل بیت(ع) داشت و در مراسم مذهبی، به ویژه عزاداری امام حسین(ع) با شوق وصف ناپذیری شرکت می کرد. خوش اخلاق و خوش برخورد بود. از فعالیت های ورزشی به فوتبال علاقه داشت.
با شروع نهضت امام خمینی(ره) به جریان انقلاب پیوست و با شرکت در راهپیمایی ها و تجمعات دین خود را نسبت به مردم و کشور ادا نمود.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل پایگاه مقاومت در مسجد محل، به عضویت پایگاه درآمد و علاوه بر فعالیت های فرهنگی، شب ها برای حفظ امنیت محله نگهبانی می داد.
Image for post
با شروع شرارت های ضدانقلاب به ویژه کومله و مکرات در غرب کشور، به ارومیه رفت و با عضویت در گروهی که حجت الاسلام حسنی امام جمعه ارومیه تشکیل داده بود به مقابله با ضد انقلاب پرداخت. با اتمام غائله کردستان و بازگشت آرامش به آذربایجان غربی، به مرند بازگشت و به عضویت بسیج مرند درآمد و در بهمن 1361 به جبهه جنوب رفت و در عملیات فتح المبین شرکت نمود. وی در این عملیات از ناحیه پا مجروح گردیده و مدتی در بیمارستان بستری گردید.
با احتمال وقوع عملیات دیگر، قبل از بهبودی کامل با رضایت خود از بیمارستان مرخص گردید و به جبهه برگشت. در این اعزام، در عملیات پیروزمندانه بیت المقدس ـ فتح خرمشهر ـ شرکت نمود و به آرزوی دیرینه خود که شهادت در راه خدا بود رسید.
شهید آفتاب در نامه که از خود به یادگار گذاشته است خطاب به مردم می نویسد: « مکتبی که شهادت دارد اسارت ندارد. باری سخنی دارم با مردم؛ ای مردم، ای امت، ای ملت، آگاه باشید. ازتفرقه بپرهیزید. همیشه فرمان[امام] خمینی را برای خود ملاک قرار دهید و بدانید که اسلام ناطق و حسین زمان هم خمینی است. از او پیروی کنید مبادا مانند اهل کوفه امام را تنها بگذارید. مبادا بیوفایی کنید. مبادا دل امام را به درد بیاورید. کاری نکنید که امام لب به شکایت بگشاید...»