کمالات اولیه و ثانویه


کمال هر موجودی به فعلیت آن است و هر آنچه که به اصل و بنای وجودی اشیاء مربوط باشد کمالات اولیه آنها محسوب می­ گردد؛ امور دیگر که در مرتبه بعد قرار دارند کمالات ثانویه به حساب می­ آیند. به عنوان مثال کمال اولیه میوه شکل و صورت آن است و کمال ثانویه آثار و نتایج آن میوه می ­باشد. به بیان دیگر، کمال اول هر چیزی به ذات آن مربوط است و کمال ثانی در صفات آن محقق می ­شود.

بنابر این کمال بر دو گونه است: کمال ذاتی، مانند ناطق بودن انسان؛ کمال صفاتی مانند کاتب بودن انسان. توضیح اینکه انسان نمی­ تواند ناطق نباشد ولی می ­تواند کاتب نباشد.

مفاهیم قابل اطلاق بر ذات مقدس الهی، از قبیل: حیات، علم، نور، جمال، کمال، حب و... که از کمالات وجودی حکایت می‌کنند و بر هیچ نوع نقص و محدودیتی دلالت ندارند، صفات ذاتی الهی نامیده می­ شوند. البته برخی از متکلمین صفات دیگری مانند: سمیع، بصیر، مرید و متکلم را بر آنها افزوده ­اند.

مفهوم حیات در مادیات و مجردات دلالت بر کمال وجودی می‌کند. با توجه به مجرد بودن ذات الهی، بالاترین مرتبه حیات، مخصوص ذات مقدس اوست؛ چرا که وجود حیات بخش نمی تواند فاقد آن باشد بلکه باید کامل ترین آن را داشته باشد؛ به بیان دیگر موجودی که فاقد کمال خاصی باشد نمی‌تواند آن را به دیگری بدهد.

ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش

جامی

درباره صفات ذاتی خداوند، سه نظریه وجود دارد. بعضی از متکلمین خدا را فاقد صفات می­ دانند و برخی هم صفات خداوند را زائد بر ذات تصور می­ کنند و متکلمین شیعه، صفات ذاتی خداوند را عین ذات الهی می دانند.

بدیهی است که دیدگاه شیعیان از روایات اهل بیت(ع) استنباط شده است. امام صادق(ع) به زندیقی که به آن حضرت(ع) عرض کرد: آیا خدا شنوا و بیناست؟ فرمودند: خدا شنوا و بیناست؛ شنواست بدون عضو، بیناست بدون ابزار، بلکه به ذات خود می ­شنود و به ذات خود می­ بیند و اینکه گویم به ذات خود می­ شنود معنیش این نیست که او چیزیست و ذات چیز دیگر، ولی چون تو از من پرسیدی برای فهمانیدن به تو خواستم آنچه در دل دارم به لفظ آورم، پس می گویم خدا می شنود به تمام ذاتش ولی نه به آن معنی که ذاتش بعض و پاره داشته باشد چنان که تمام ما دارای بعض است بلکه مقصودم فهماندن به تو و تعبیر از ضمیرم بود و بازگشت سخنم به این است که او شنوا، بینا، دانا و آگاه است بدون آنکه ذات و صفتش اختلاف و کثرت پیدا کند.»(اصول کافی، ج1، ص113)

وقتی که ثابت شد صفات خداوند عین ذات اوست و خداوند تمام کمالات را دارا است و همچنین کمالی زائد بر ذات ندارد، نتیجه گرفته می­ شود که کمالات خدا عین ذات اوست و از اصل وجود ناشی می شود.