قسمت 2 زخم کاری همچنان پر قدرت

اگر پس از دیدن قسمت اول شک داشتید که زخم کاری سریال موفقی از کار درمی‌آید و محمدحسین مهدویان مورد استقبال مخاطب عام قرار می‌گیرد یا نه، قسمت دوم سریال زخم کاری به اندازه‌ای قانع‌کننده است که کنجکاو و مشتاق تماشای قسمت‌های بعدی سریال باشید؛ به ویژه بعد از فصل پایانی نفس‌گیر این قسمت که بیننده را خلع سلاح خواهد کرد. از اینجا به بعد، موفقیت تضمین‌‌شده است، مگر اینکه سریال به دست خودش از پا در بیایید و آنچه تا الان ساخته و کاشته را هدر بدهد.


در قسمت دوم سریال زخم کاری عیار کار، در بحث روایت و فیلمنامه‌نویسی بیشتر آشکار می‌شود. اگر در قسمت اول، هشتاد درصد از وقایع به طور کامل برگرفته از بخش‌های آغازین رمان بیست زخم کاری بود و باقی اضافات و تغییرات نیز در راستای اقتباس قرار می‌گرفت، در قسمت دوم این نسبت برعکس است؛ شخصیت‌ها، روابط و اتفاقاتی که در قسمت دوم به متن قصه اضافه شده، رویکرد و استراتژی کلی سازندگان برای بسط و توسعه داستان را نشان می‌دهد. ارتباط و گذشته میان مالک و منصوره و ناصر، ارتباط بین سمیرا و حاج‌عمو، ارتباط بین پسر مالک و دختر ناصر، همه اشارات و سرخط‌هایی در رمان هستند که در جریان اقتباس به فصل تبدیل شده‌اند و مسلما در مسیر قسمت‌های بعدی سریال فوق‌العاده تاثیرگذار خواهند بود. با اینکه همچنان دیالوگ‌نویسی نقطه قوت سریال نیست و تمام صحنه‌ها در متن و اجرا هم‌تراز نمی‌شوند، اما وجود کارکرد و هدف در تمام عناصر موجب شده که در لحظات نسبتا ضعیف هم ارتباط اثر با بیننده قطع نشود و احساسات و اطلاعات لازم در صحنه به مخاطب منتقل شود. همچنین مهدویان در این اپیزود حداقل دو صحنه جذاب پیدا کرده که توان کارگردانی‌اش را به چالش بکشد و در سطح استاندارد تلویزیونی باقی نماند.

حتما بخوانید: نقد قسمت دوم سریال زخم کاری

به هیچ وجه نمی‌شود از اهمیت پرداخت و تحلیل دو شخصیت اصلی سریال یعنی مالک و همسرش سمیرا (همان مکبث و لیدی مکبث) گذشت؛ که با اجرای فکرشده، مسلط و چندوجهی جواد عزتی و رعنا آزادی‌ور همراه شده است. همچنین در قسمت دوم با فرصت بیشتری که دیگر شخصیت‌ها برای حضور در قاب تصویر پیدا کرده‌اند، جنبه‌های انسانی بیشتری در آن‌ها قابل مشاهده است و صرفا با تیپ‌های نمایشی تخت مواجه نیستیم.

اما فراتر از تمام این‌ها، اگر دنبال برگ برنده برای سریال باشیم، درک درست مهدویان از وسوسه و شهوت قدرت است که به جنبه‌های نفسانی و حقارت‌های درونی شخصیت‌ها گره خورده. مهدویان ضروریت و اهمیت این جنبه‌های ناگفتنی را در شخصیت‌پردازی و درام فهمیده و به جای حذف آن‌ها حداقل توانسته با تلمیح و اشاره منظور خود را منتقل کند. البته همچنان در این راه کلام بیشتر از المان‌های بصری کاربرد دارد و حتی جا داشت که سریال روی عناصر بصری برای انتقال مفاهیم بیشتر سرمایه‌گذاری کند؛ درست مانند نقش پررنگ آب در این اپیزود که به جای کارکرد معمول تطهیر در نشانه‌شناسی، می‌تواند جایگزین خون در درام مکبث و تاکید دراماتیک نمایشنامه بر روی مفهوم گناه و عقوبت باشد.

زخم کاری در همین دو قسمت نشان داده که این پتانسیل را دارد تا به موفق‌ترین محصول اختصاصی فیلیمو تبدیل شود و در عین حال در مرز و محدوده یک محصول عامه‌پسند بگنجد، مگر اینکه در ادامه به بن‌بست بخورد و از تعادل خارج شود.

منبع: فیلیمو شات