نقد فیلم عضله

فیلم عضله را باید نگاهی نو به ماهیت متزلزل مردانگی دانست. نویسنده و کارگردان فیلم، جرارد جانسون، در فیلم‌های قبلی خود با نام تونی (با عنوان اصلی Tony) و کفتار (با عنوان اصلی Hyena) مفهوم مرد بودن را در نهایت تاریکی نشان داده بود و حال در فیلم اخیرش، به موضوع بدنسازی پرداخته است. در نگاه اول، فیلم عضله یک اثر بریتانیایی جنایی-درام به نظر می‌رسد که از حد استاندارد هم پایین‌‌تر است و فقط به لطف حضور کریگ فایربراس به سطحی مقبول دست یافته است. اما در نهایت باید اذعان کرد که فیلم‌برداری جالب‌توجه، اجراهای قوی بازیگران و غرور و شکنندگی مردانه‌ای که کاملاً باورپذیر و واقعی در داستان جریان دارد، نظر نهایی درباره فیلم را تغییر می‌دهد.


سیمون (با بازی کیون کلرکین) مردی میانسال است که پس از نقل مکان از لندن به نیوکاسل، در شرکت فروش تلفنی کالاها کار می‌کند. محل کار او یکی از هزاران شرکتی است که هر روز صبحشان را با سخنرانی‌های انگیزشی شروع می‌کنند و با قطعی شدن هر فروش، زنگی را به صدا در‌می‌آورند. بعد از کار، او وقتش را در میخانه می‌گذراند یا با همسرش به تماشای تلویزیون می‌نشیند. همسر او سارا (با بازی پالی مابرلی) از نظر احساسی زنی درونگراست. به همین دلیل، سیمون به باشگاه ورزشی کثیفی جذب می‌شود که هر روز در مسیر رفتن به محل کار از جلوی آن عبور می‌کند. به این ترتیب است که به حلقه اطرافیان تری (با بازی کریگ فایربراس) راه می‌یابد.

تری، مربی بدنسازی و مردی سرسخت است که سال‌ها پیش محافظ شخصی بوده است و سابقه خدمت در ارتش را دارد. او در این باشگاه نه‌تنها بدنسازی، که کسب عزت نفس را آموزش می‌دهد؛ البته به شیوه‌ای که خودش صحیح می‌داند!

آنچه در فیلم عضله شاهدیم، اجراهای عالی بازیگران و نمایش بسیار خوب روابط انسانی است. در این فیلم، تری با آن شخصیت از‌خود‌راضی، نه‌تنها اندام و بدن سیمون را متحول می‌کند، بلکه بر طرز تفکر او نیز تأثیر می‌گذارد و احساسات او را به سمت‌و‌سویی عمیق‌تر و به‌نوعی خطرناک‌تر می‌کشاند. در صحنه‌ای برجسته از فیلم، تری سیمون را وادار می‌‌کند که مهمانی برگزار کند. این مهمانی در نهایت به مصرف مواد مخدر و عیاشی ختم می‌شود. شاید اغراق‌آمیز به نظر برسد، اما زندگی سیمون پس از این مهمانی به‌سوی سراشیبی پیش می‌رود.

فایربراس پیش‌تر برای بازی در مجموعه London’s Burning و East Enders و نقش منفی‌اش در فیلم صخره‌نورد (با عنوان اصلی Cliffhanger) شناخته شده است و طرفداران فیلم‌های گانگستری نیز او را به یاد دارند. او در فیلم عضله در نقش تری، الهام‌بخش و فوق‌العاده است. او به این شخصیت چنان جذبه و انرژی‌ای بخشیده است که بیننده به‌خوبی درک می‌کند چرا سیمون این‌گونه مریدش شده است. اما از سوی دیگر، ظرافت و خویشتن‌داری لازم را نیز به کار می‌گیرد تا از این شخصیت یک مضحکه نسازد.

در سمت دیگر ماجرا، باید اذعان داشت که قلب فیلم، کیون کلرکین است؛ او مسیری را که سیمون برای تغییر از فردی معمولی به مردی سرسخت باید بپیماید به زیبایی به تصویر می‌کشد. او مردی سرسخت است که تلخکامی‌اش را در ورای رفتار نازیبایش می‌توان دریافت.

در پایان، می‌توان گفت که فیلم عضله تلنگری است به توهم افرادی که به دلیل فیزیک بدنی‌شان، به‌سوی اعمال خلاف قانون کشیده می‌شوند. این فیلم تمام آنچه را در این دنیای مردانه می‌گذرد به تصویر می‌کشد و کیون کلرکین و کریگ فایربراس در قالب شخصیت‌های اصلی این فیلم، با ذکاوت و حساسیت تمام به همه این مردان تنومند هشدار می‌دهند.

منبع: فیلیمو شات