روزهای "فقط ارسال" در رسانه های اجتماعی به پایان رسیده است. روزهای به روز رسانی محتوای وب سایت شما هر 6 ماه یکبار نیز به پایان رسیده است. برنامه بازاریابی هر شرکتی (شما یکی دارید، درست است؟) باید شامل استراتژی محتوا باشد.
موفقیت امروز داشتن یک برنامه محکم پشت آنچه منتشر می کنید و افراد مناسب برای اجرای آن است.
نکته : آیا تابحال چیزی درباره محتوای زرد یا تیتر زرد شنیده اید؟ چه ویژگی دارند، همه ی آنچه که باید درباره آن بدانید در این صفحه به آن پرداخته شده است.
استراتژی محتوا چیست؟
استراتژی محتوا توسعه، برنامه ریزی، ایجاد، تحویل و مدیریت محتوا است.
هدف استراتژی محتوا ایجاد محتوای معنادار، منسجم، جذاب و پایدار است که مشتریان هدف شرکت را جذب کند.
در محیط وب اجتماعی امروزی، رساندن پیام مناسب به مشتری مناسب در زمان مناسب بسیار مهم است. رسیدن به آن نقاط لمسی بسیار مهم نیازمند استراتژی و تاکتیک محتوای خاص برند است.
ابتدا ارزش غیرمعمول ارائه دهید… سپس بفروشید.
شناسایی ارزش غیرمعمول شما و برقراری ارتباط موفقیت آمیز با آن، استراتژی محتوا است.
استراتژی محتوا به این سوالات کلیدی بازاریابی پاسخ می دهد:
- چرا این اطلاعات را پخش می کنید؟
- دقیقاً می خواهید به چه کسی برسید؟
- چه چیزی را قرار است منتشر کنید؟
- چه کسی محتوا را ایجاد و مدیریت می کند؟
- محتوا در کجا بیشترین تأثیر را خواهد داشت؟
- زمان بهینه برای شرکت در گفتگوهای فروش چه زمانی است؟
- چگونه استراتژی خود را اجرا خواهید کرد؟ چه تغییرات سازمانی باید انجام شود؟
هر بار که در سطح شخصی، در رسانه‌های اجتماعی یا در اتاقی پر از افراد درگیر می‌شوم، می‌پرسم که آیا شرکت آنها استراتژی محتوای مستندی دارد یا خیر. متأسفانه اکثر آنها این کار را نمی کنند.
تحقیقات به ما می‌گوید که سازمان‌هایی که یکی دارند و به طور مداوم آن را بررسی می‌کنند، احتمال موفقیت بیشتری دارند. بیشتر شرکت‌ها هنوز بیش از حد بر روی کمپین‌ها و صحبت در مورد محصولات خود متمرکز هستند، به‌جای اینکه واقعاً ارزشی خارج از محصولات و خدماتی که ارائه می‌دهند، ایجاد کنند.
یک استراتژی محتوای مستند و خوب طراحی شده، بازاریابی شرکت را برای رسیدن به اهدافش یا فراتر از آن هدایت می کند. اکنون خیلی پر سر و صدا است که نمی توان فقط به یک نتیجه خوب امیدوار بود.
استراتژی محتوا نقشه ای برای عزیزترین اهداف شماست. بدون آن، شما یک کشتی بدون سکان هستید که به سمت پرتگاه حرکت می کند.
استراتژی محتوا یک معیار 2017 است. اگر شما یا کسی که می شناسید هنوز نیاز به متقاعد کردن دارید که محتوا کلید پادشاهی است، این 7 دلیل قانع کننده را در نظر بگیرید که چرا همه چیز با استراتژی محتوا شروع می شود.
1. محتوا همه چیز را هدایت می کند
هدف مشتری یافتن شما نیست. برای یافتن پاسخ است.
دیجیتال مارکتینگ امروزه دو استاد دارد: مشتریان و موتورهای جستجو. این رقص ظریفی است که با محتوای خود انجام می دهید که به شما امکان می دهد هر دو را ارائه دهید. در نهایت، یک مشتری بالقوه یا مشتری شما را می شناسد، اما برای یافتن، محتوای شرکت باید در جستجو رتبه بندی شود.
مطالعات رتبه بندی جستجو نشان داده است که تأثیر محتوای مرتبط همچنان در حال رشد است و مطالعه ای از Ascend2 و شرکای تحقیقاتی آن نشان می دهد که بازاریابان تا حد زیادی موافق هستند.
57 درصد از بازاریابان، ایجاد محتوای مرتبط را به عنوان یکی از مؤثرترین تاکتیک‌های سئوی خود ارزیابی کردند و نسبت به تحقیقات کلمات کلیدی/عبارات (49 درصد) بالاتر بود.
- 7 دلیل قوی که چرا همه چیز با استراتژی محتوا شروع می شود
- 7 دلیل قوی که چرا همه چیز با استراتژی محتوا شروع می شود
- 15 فوریه 2017 توسط Kathi KRUSE
- این را به اشتراک بگذارید...
به اشتراک گذاشتن در FacebookTweet در مورد این در Twitter به اشتراک گذاری در LinkedIn ایمیل این را برای کسی
دلایل مهم بودن استراتژی محتوا روزهای "فقط ارسال" در رسانه های اجتماعی به پایان رسیده است. روزهای به روز رسانی محتوای وب سایت شما هر 6 ماه یکبار نیز به پایان رسیده است. برنامه بازاریابی هر شرکتی (شما یکی دارید، درست است؟) باید شامل استراتژی محتوا باشد.
موفقیت امروز داشتن یک برنامه محکم پشت آنچه منتشر می کنید و افراد مناسب برای اجرای آن است.
استراتژی محتوا چیست؟
استراتژی محتوا توسعه، برنامه ریزی، ایجاد، تحویل و مدیریت محتوا است.
هدف استراتژی محتوا ایجاد محتوای معنادار، منسجم، جذاب و پایدار است که مشتریان هدف شرکت را جذب کند.
در محیط وب اجتماعی امروزی، رساندن پیام مناسب به مشتری مناسب در زمان مناسب بسیار مهم است. رسیدن به آن نقاط لمسی بسیار مهم نیازمند استراتژی و تاکتیک محتوای خاص برند است.
ابتدا ارزش غیرمعمول ارائه دهید… سپس بفروشید.
شناسایی ارزش غیرمعمول شما و برقراری ارتباط موفقیت آمیز با آن، استراتژی محتوا است.
استراتژی محتوا به این سوالات کلیدی بازاریابی پاسخ می دهد:
چرا این اطلاعات را پخش می کنید؟
دقیقاً می خواهید به چه کسی برسید؟
چه چیزی را قرار است منتشر کنید؟
چه کسی محتوا را ایجاد و مدیریت می کند؟
محتوا در کجا بیشترین تأثیر را خواهد داشت؟
زمان بهینه برای شرکت در گفتگوهای فروش چه زمانی است؟
چگونه استراتژی خود را اجرا خواهید کرد؟ چه تغییرات سازمانی باید انجام شود؟
هر بار که در سطح شخصی، در رسانه‌های اجتماعی یا در اتاقی پر از افراد درگیر می‌شوم، می‌پرسم که آیا شرکت آنها استراتژی محتوای مستندی دارد یا خیر. متأسفانه اکثر آنها این کار را نمی کنند.
تحقیقات به ما می‌گوید که سازمان‌هایی که یکی دارند و به طور مداوم آن را بررسی می‌کنند، احتمال موفقیت بیشتری دارند. بیشتر شرکت‌ها هنوز بیش از حد بر روی کمپین‌ها و صحبت در مورد محصولات خود متمرکز هستند، به‌جای اینکه واقعاً ارزشی خارج از محصولات و خدماتی که ارائه می‌دهند، ایجاد کنند.
یک استراتژی محتوای مستند و خوب طراحی شده، بازاریابی شرکت را برای رسیدن به اهدافش یا فراتر از آن هدایت می کند. اکنون خیلی پر سر و صدا است که نمی توان فقط به یک نتیجه خوب امیدوار بود.
استراتژی محتوا نقشه ای برای عزیزترین اهداف شماست. بدون آن، شما یک کشتی بدون سکان هستید که به سمت پرتگاه حرکت می کند.
استراتژی محتوا یک معیار 2017 است. اگر شما یا کسی که می شناسید هنوز نیاز به متقاعد کردن دارید که محتوا کلید پادشاهی است، این 7 دلیل قانع کننده را در نظر بگیرید که چرا همه چیز با استراتژی محتوا شروع می شود.
1. محتوا همه چیز را هدایت می کند
هدف مشتری یافتن شما نیست. برای یافتن پاسخ است.
دیجیتال مارکتینگ امروزه دو استاد دارد: مشتریان و موتورهای جستجو. این رقص ظریفی است که با محتوای خود انجام می دهید که به شما امکان می دهد هر دو را ارائه دهید. در نهایت، یک مشتری بالقوه یا مشتری شما را می شناسد، اما برای یافتن، محتوای شرکت باید در جستجو رتبه بندی شود.
مطالعات رتبه بندی جستجو نشان داده است که تأثیر محتوای مرتبط همچنان در حال رشد است و مطالعه ای از Ascend2 و شرکای تحقیقاتی آن نشان می دهد که بازاریابان تا حد زیادی موافق هستند.
57 درصد از بازاریابان، ایجاد محتوای مرتبط را به عنوان یکی از مؤثرترین تاکتیک‌های سئوی خود ارزیابی کردند و نسبت به تحقیقات کلمات کلیدی/عبارات (49 درصد) بالاتر بود.
دلایل اهمیت استراتژی محتوا
یک مطالعه جدید فاکتورهای رتبه بندی جستجوی گوگل که توسط Searchmetrics منتشر شده است نشان می دهد که در حالی که ارتباط محتوا در گوگل اهمیت پیدا می کند، بک لینک ها یک سیگنال رتبه بندی در حال کاهش هستند.
استراتژی محتوا باید محور برنامه بازاریابی شما باشد. وقتی محتوا جذب و اطلاع رسانی می کند، مشتریان را وادار به انجام اقدامات مورد نظر می کند.
2. اینکه چرا پست می کنید مهمتر از چیزی است که پست می کنید
چه هدف، علت یا باوری به شما انگیزه می دهد تا کاری را که انجام می دهید انجام دهید؟
چه هدف، علت یا باوری در فرهنگ برند شما وجود دارد؟
وقتی دلیل خود را بدانید، ایجاد محتوا دلپذیر می شود.
این دلیل شماست که ارزش را در ذهن مشتری ایجاد می کند. این چیزی است که آنها را درگیر می کند. آنچه پست می کنید به سادگی محصول جانبی استراتژی محتوای شما می شود.
وقتی کارمندان تشویق می شوند تا در چرایی شما شرکت کنند، آنها نیز الهام می گیرند.
پرش به رسانه های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال بدون تعیین دلیل خود از طریق فرآیند استراتژی محتوا، پیام های توخالی ایجاد می کند. این روزها هیچ کس نمی تواند توخالی باشد.
3. سندرم ماهی قرمز
بر اساس گزارش مرکز ملی اطلاعات بیوتکنولوژی، میانگین دامنه توجه یک انسان از 12 ثانیه در سال 2000 به 8 ثانیه در سال 2015 کاهش یافته است. این یک ثانیه کمتر از محدوده توجه یک ماهی قرمز است.