این خلاصه از کتاب «هنر رندانه به تخم گرفتن » نوشته مارک منسون است. یادداشت های من غیر رسمی هستند و اغلب حاوی نقل قول هایی از کتاب و همچنین افکار خودم هستند. این خلاصه همچنین شامل درس های کلیدی و قسمت های مهم کتاب است.
درس اول
توصیه های مرسوم انگیزشی که به شما می گوید موفقیت را تجسم کنید و در مورد نوع فردی که می خواهید باشید فکر کنید، تنها این ایده را تقویت می کند که شما آن چیز نیستید.
کجارو دیدی یه فرد ثروتمند از این ادا اصولا در بیاره من هی بگه من موفقم من ثروتمندم
ناخود اگاهت میگه تو اگر هستی چرا اینقدر میگی هستم خوب ک چی ؟
درس دوم
همه میخواهند باور کنید که راز یک زندگی خوب داشتن شغل بهتر یا ماشین بهتر یا دوست دختر زیباتر است.
کل تلویزیون میگه زود باش اگر موتور کویر رو بخری زندگیت شاده !
یا اگر دلستر لیمو و هلو بخوری خوشحالی !
یا میگه اگر این کرم رو بخری آلتت دراز خواهد شد و تو خوشحال خواهی شد !
همه رسانه ها میگم تو برای شاد زیستن باید یه چیزی بخری حالا میخواد آل*ت دراز کن باشه یا واژ*ن تنگ کن یا حتی یه خونه میلیون دلاری
درس سوم
کلید یک زندگی خوب این است که بیشتر از این چیزی را به تخمت نگیر . این به معنای کمتر به تخم گرفتن است، فقط درباره چیزهایی که واقعی، فوری و مهم هستند، اهمیت بده .
در یک کلام لازم نیست تو نسبت به هر چیز کصشری واکنش نشون بدی و آرامشتو بهم بزنی !
درس چهارم
ما دیگر با بحران مادی مواجه نیستیم. ما منابع زیادی داریم: تلویزیون و لباس و کالاهایی که به آنها نیاز نداریم. مشکل ما وجودی و معنوی است. ما آنقدر چیزها و فرصت های زیادی داریم که دیگر نمی دانیم به چه چیزی بپردازیم
درس پنجم
میل به تجربه مثبت تر، خود یک تجربه منفی است. و به طور متناقض، پذیرش تجربه منفی خود یک تجربه مثبت است.
در یک کلام سس ماست !!!!!!!
درس ششم
پذیرفتن تجربه خود از زندگی به عنوان عالی و شگفت انگیز بزرگترین کاری است که می توانید برای خوشبختی خود انجام دهید
دنبال این نباش که کاش یه زندی دیگه ای داشتی در یک کالبد دیگه ای ! یا در خانواده خر پولی!
درس هفتم
شما هرگز خوشحال نخواهید شد اگر به جستجوی اینکه شادی شامل چه چیزی است ادامه دهید. اگر به دنبال معنای زندگی باشید، هرگز زندگی نخواهید کرد.» -آلبرت کامو
زندگی همین لحظست دقت کردی وقتی بچه بودیم نوشابه زرد میخوردیم عشق میکردیم ؟ ولی الان اصلا حال نمیکنیم وقتی یه غذا یا ی نوشیدنی خوب میخوریم!
بی ادبیه ولی انتظار داریم با ی پارتنر سکسی شامپاین بخوریم تو یکی از رستوران های ایتالیا بعدم تخت و آهان .. بعد تصمیم میگیریم خوشحال باشیم وات د فاک ! یعنی الان که اینارو نداریم بریم بمیریم ؟/؟؟؟
توی این اوضاع سمی و تفکری که بین مردم رواج پیدا کرده یک راهنما میتونه به انسان دید بهتری برای یک زندگی بهتر بده پیشنهاد من اینه نسخه بدون سانسور کتاب هنر رندانه به تخم گرفتن با ترجمه ارشاد نیک خواه رو حتما مطالعه کنید
در ادامه متنی از اول کتاب رو براتون میزارم که از نحوه نوشتار کتاب به شدت خوشتان خواهد آمد
بخشی از کتاب هنر رندانه به تخم گرفتن
چارلز بوکوفسکی یک الکلی خانم باز بود اون هر زنی پیدا میکرد باهاش میخوابید یک قمار باز خسیس و از زیر کار دررو تمام عیار بودبود. و در بدترین روزهای زندگیش یک شاعر بود شاید آخرین آدمی باشه که برای پندهای زندگی برید سراغش ،یا اینکه توی کتابهای خودیاری چشمتون به اسمش بخوره.
و دقیقا ً به همین دلیل این آدم بهترین کِیس برای شروع کردن این کتابه بوکفسکی میخواست نویسنده بشه ولی سالهای سال هیچ مجله یا روزنامه و انتشاراتی کارهاش رو چاپ نمیکرد .
و میگفتن نوشته هات افتضاح ناپخته مشمئزکننده مستهجن و از لحاظ اخلاقیه سنگینی این بار چارلز بوکوفسکی رو به یک افسردگی عمیق برد که بیشتر طول عمر باهاش بود چارلز بوکوفسکی یک شغل تمام وقت در اداره پست قسمت بایگانی نامه ها داشت چندرغاز پول می گرفت که بیشترش را خرج مشروب میکرد بقیه اش رو هم با شرط بندی روی اسب به گا میداد شبها تنهایی مشروب میخورد و بعضی وقتا شعر هاشون مثل چکش روی دکمه های ماشین قراضه اش می کوبید
بیشتر وقتا صبح که از خواب بیدار میشد کف اتاق بود چون شب قبلش پاچیده بود ۳۰ سال به همین منوال گذشت که بیشترش یک تصویر مات و مبهم بیمعنا از الکل دراگ قمار و زنهای تن فروش بود وقتی بوکوفسکی ۵۰ ساله شد بعد بعد از یک عمر شکست و نفرت از خود، سردبیر یک نشر علاقه عجیبی نسبت به چارلز پیدا کرد نمی تونست به چارلز بوکوفسکی قول پول زیادی و فروش آنچنانی بده ولی مهر زیادی به این بازنده مست داشت .
در نتیجه تصمیم گرفتی شانسی بهش بده این اولین فرصت واقعی بود که بهش داده شده و خودش هم میدونست که احتمالا تنها باری که این شتر دم خونش میخوابه چارلز بوکوفسکی به سردبیر نوشت دو گزینه بیشتر ندارم تام عمرم را در اداره پست از دست بدم یا اینکه بزنم بیرون و با ماشین تحریر ام بازی کنم و از گشنگی بمیرم تصمیمم را گرفته می خوام از گشنگی بمیرم !
درست بعد از امضا کردن قرارداد بوکوفسکی اولین رمانش را بدون دردسر نوشت و خیلی ساده اسمشو گذاشت اداره پست !
در قسمت تقدیر کتاب نوشت تقدیم به هیچکس ! بوکوفسکی به عنوان یک رمان نویس و شاعر به موفقیتش ادامه میده و شش رمان و صدها شعر منتشر میکنه و بیش از دو میلیون نسخه از کتاب هاش در سراسر دنیا به فروش میره ! محبوبیتش پشمهای همه رو میریزونه ! اول از همه پشه های خودش رو !
داستان های مثل بوکوفسکی گل سرسبد داستان های آموزنده فرهنگی امروزی ما هستند نماد رویای آمریکایی ! مردی که برای چیزی که میخواد مبارزه میکنه و وقتی بیخیال نمیشه آخر سر به بهترین رویاش میرسه احتمالاً همین الآن هم یک فیلم ازش می سازند چارلز بوکوفسکی میدونست باز هم یه بازندس و موفقیتش رو نه از عزم جزمش میدونست بلکه موفقیتش رو از این میدونست که قبول کرده بود یه بازندس !
باوجود فروش بی سابقه کتاب هاش و مشکلاتی که پیدا کرد باز هم بوکوفسکی یک بازنده بود و این رو میدونست بعد صادقانه در موردش نوشت هیچ وقت سعی نکرد چیزی خلاف آدمی که بود باشه نبوغ آثار بوکوفسکی در این نبود که بر ناملایمات و سختی های باورنکردنی زندگی چیره شد یا اینکه با تلاش فراوان خودش را به عنوان یک ستاره درخشان در ادبیات مطرح کرد اتفاقاً کاملا برعکس عامل موفقیتش این بود که میتونست کاملاً و شجاعانه با خودش به ویژه تاریک ترین قسمت های خودش صادق باشه!
روی سنگ قبر بوکوفسکی نوشته شده تلاش نکن !
ممکن است شما بگویید این کتاب دارد خواننده را به سمت تنبلی سوق میدهد اما اشتباه میکنید مارک منسون نویسنده این کتاب این افراد تنبل را کون گشاد خود محق بین خوانده است این کتاب مثل یک دوست طناز و کمی بی ادب حقایقی را بی تعارف به شا میگوید و نگرش شمارا بالغ تر میکند و به شما می اموزد به چه چیز هایی در زندگی اهمیت بدهید و به چه چیز هایی اهمیت ندهید و چگونه رشد کنید .
برای خرید کتاب هنر رندانه به تخم گرفتن با ارسال رایگان میتوانید به سایت هشتگ کتاب مراجعه نمایید برای ثبت سفارش روی نوشته زیر کلیک کنید
با کلیک کردن روی عبارت بالا میتوانید مستقیم به صفحه خرید آنلاین کتاب مراجعه نمایید با ارسال رایگان به سراسر کشور