تمکین چیست؟ - دارالعدل راگا


تمکین چیست؟

به محض وقوع نکاح به صورت صحیح قانونی، قانون تکالیفی بر زوجین بار می کند. اقتضاء ذات عقد نکاح (ازدواج) یا همان اثر مستقیم عقد نکاح، ایجاد رابطه زوجیت می باشد. یکی از اثرات رابطه زوجیت نیز تمکین است.

مفهوم تمکین چیست؟

تمکین در لغت به معنای «تن در دادن» است و در اصطلاح حقوقی دو نوع است:

1-تمکین عام

به معنای اطاعت کامل زن از خواسته های همسرش است. البته عرف نقش بسیار زیادی در زمینه ایفاء می کند. به صورتی که به عنوان مثال در زمانه کنونی، شوهر نمی تواند مانع خروج کامل همسرش از خانه شود. همچنین حسن معاشرت و رعایت نظافت و آرایش مطابق عرف زمانی و مکانی نیز داخل در تعریف تمکین عام است.

بنابراین سرپیچی از دستورات غیرقانونی یا غیر شرعی شوهر به معنای عدم تمکین نیست. لذا تمکین عام به معنای اطاعت زن از دستورات قانونی و شرعی شوهر خود است به طوری که ریاست همسر خویش را بپذیرد و سوء رفتار نداشته باشد.

2- تمکین خاص

تمکین خاص به معنای رابطه زناشویی (نزدیکی) است. قانون و شرع زنی که به طور غیرقانونی از همسر خویش تمکین نمی کند را ناشزه معرفی می کند و چنین حالتی را نُشوز نامیده است.

البته که مرد هم در قبال همسر خود تکالیفی از جمله پرداخت نفقه و حسن معاشرت دارد که در صورت عدم اجرای آن ناشز تلقی می شود. در صورتی که حالت نشوز از هر دو طرف (زن و مرد) باشد شقاق نامیده می شود.

عدم تمکین چیست؟

بسیار سوال دارند که عدم تمکین یعنی چه؟ ما در ادامه به توضیح عدم تمکین می پردازیم.

در صورتی که زن از شوهر خویش تمکین نکند و ناشزه شود مرد می تواند به دادگاه مراجعه نماید و در قالب دادخواستی، الزام زن به تمکین از او را خواستار شود. در صورت صدور چنین حکمی حق دریافت نفقه از زن سلب می گردد.

بنابراین تنها اثر اصدار حکم تمکین این است که زنِ ناشزه حق دریافت نفقه از شوهر خود ندارد.

توانایی طرح دادخواست الزام به تمکین فقط خاص مرد و علیه زن است. در صورتی که مردی ناشز باشد از موارد عسر و حرج است و زن می تواند طرح دادخواست طلاق نماید. برای آشنایی با مصادیق عسر و حرج می توانید مقاله شرایط طلاق از جانب زن را بخوانید.

نمونه دادخواست تمکین

ریاست محترم دادگاه خانواده تهران

باسلام؛ احتراماً به استحضار می رساند:

مطابق اسناد و مدارک پیوست دادخواست، موکل در تاریخ 2/9/1378 با خوانده محترم مطابق سند نکاحیه پیوست عقد نکاح دائم منعقد نموده است. متأسفانه خوانده محترم از تاریخ 21/10/99 بدون عذر شرعی و قانونی و کسب اجازه از موکل، منزل مشترک را ترک کرده و حتی در اقدامی عجیب علی رغم اینکه مبلغ ودیعه اجاره منزل مشترک به وسیله موکل پرداخت شده است خوانده محترم اقدام به تعویض قفل های منزل مشترک نموده تا موکل نتواند در منزلش حضور پیدا کند.


موکل نیز منزل دیگری با تمامی وسایل و تجهیزات لازم برای زندگی تهیه نموده است که آدرس آن در ......................واقع است و چندین مرتبه نیز به اطلاع خوانده محترم رسانده است. لذا با توجه به اینکه جمیع اقدامات صورت گرفته منجر به عدم تمکین خاص و عام خوانده محترم از موکل گردیده است صدور حکم به الزام خوانده به تمکین از موکل به استناد مواد 1102 و 1114 قانون مدنی مورد استدعاست.

حق حبس در ازدواج

همانطور که گفته شد تمکینِ زن از مرد، اثر مستقیم عقد نکاح است. مرد نیز به موجب عقد نکاح متعهد به پرداخت مالی به همسر خویش تحت عنوان صداق یا مهریه می شود.

حال در شرایطی، زن به موجب حکم قانون حق دارد تا زمانی که کل مهریه را دریافت نداشته است از شوهر خویش تمکین ننماید به این حق اصطلاحاً حق حبس گفته می شود. یعنی محبوس کردن و خودداری از انجام وظیفه تمکین توسط زن، در قبال پرداخت کل مهریه به ایشان.

نکته: برخلاف مطالبی که در برخی از سایتها نگارش شده است اعمال حق حبس نیاز به تقدیم دادخواست نیست. بلکه زن می تواند این حق را در قالب دفاع از دعوای تمکین که علیه ایشان تشکیل شده است مطرح نماید. یا با اظهارنامه به اطلاع همسر خویش برساند.

مفهوم حق حبس چیست؟

همانطور که در قسمت پیش توضیح داده شد حق حبس یعنی محبوس و مشروط کردن تمکین، توسط زوجه، به پرداخت کل مهریه به ایشان. به بیان ساده تر زن می تواند تمکین از شوهر خود را موکول به پرداخت کل مهریه به خویش نماید و این عدم تمکین او اسقاط کننده حق نفقه نیست.

نکته: در حالت نشوز زن (عدم تمکین زن از شوهر) دیدیم که زن مستحق دریافت نفقه نبود و به زن ناشزه نفقه تعلق نمی گرفت بنابراین حق حبس استثناء بر عدم استحقاق زن از دریافت نفقه است.

ماده 1085 قانون مدنی مقرر می دارد: «زن می تواند تا زمانی که مهریه به او تسلیم نشده است، از ایفای وظایفی که در قبال شوهر دارد امتناع کند، مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود».

نکته: اگر بخشی از مهریه به زن تأدیه شود یا شوهر از دادگاه حکم به اعسار و تقسیط مهریه به نفع خویش دریافت دارد باعث زوال حق حبس زن نیست و باید کل مهریه به زن تأدیه شود تا حق حبس زن از بین برود. رای وحدت رویه شماره 708 مورخ 22/5/87 نیز مستند این استدلال است.

موارد زوال و سقوط حق حبس زن

موارد زوال و سقوط حق حبس عبارتند از:

در صورت دریافت کل مهریه توسط زن: اگر شوهر کل مهریه همسر خود را به ایشان پرداخت کند زن نمی تواند به حق حبس استناد نماید. بنابراین اگر ابتدائاً زن به حق حبس برای تمکین استناد نموده و در ادامه شوهر مهریه ایشان را پرداخت نماید حق حبس زن از بین می رود.

اگر مهریه مؤجل (مدت دار) باشد زن نمی تواند قبل از سررسید مهریه به حق حبس خود استناد نماید. بنابراین در جایی که بین زن و مرد مقرر شده است مرد مهریه را بعد از یک سال از تاریخ عقد نکاح پرداخت کند زن نمی تواند قبل از پایان یک سال به حق حبس استناد نماید.

نکته: در مهریه عندالاستطاعه برای زن حق حبس وجود ندارد.


3- اگر زن به اختیار خود از شوهرش تمکین کرده باشد دیگر نمی تواند از حق حبس استفاده نماید. بنابراین اگر زن و شوهر قبلاً به اختیار، رابطه زناشویی برقرار نموده باشند. حق حبس زن از بین می رود و دیگر نمی تواند برای عدم تمکین به این حق استناد نماید.

ماده 1086 قانون مدنی مقرر می دارد: «اگر زن قبل از اخذ مهر به اختیار خود به ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد قیام نمود دیگر نمی تواند از حکم ماده قبل {حق حبس} مع ذلک حقی که برای مطالبه مهر دارد ساقط نخواهد شد».

نمونه اظهار نامه تمکین

مخاطب محترم باسلام؛

در پاسخ به اظهارنامه شماره ......... مورخ .......... حضرت عالی دایر به درخواست تمکین به استحضار می رساند:

همانطور که مستحضرید بنده با شما در تاریخ ............. به موجب سند نکاحیه شماره .............. دفترخانه ازدواج ........... ازدواج دایم با مهریه ............ نموده ام. اکنون با استفاده از حق حبس، تمکین خود از شما را موکول به تأدیه کلیه مهریه به استناد ماده 1085 قانون مدنی می نمایم.

سؤالات متداول در زمینه تمکین

1-آیا می توان برای استفاده از حق حبس دادخواست داد؟

زن برای استفاده از حق حبس نیازمند ارائه دادخواست نیست. البته که می تواند در صورت درخواست تمکین از جانب همسر خویش طی اظهارنامه ای، استفاده از حق حبس خویش را به شوهر خود ابلاغ نماید. همچنین زن می تواند در پاسخ به طرح دادخواست تمکین در جلسه دادرسی یا طی لایحه ای ادعای استفاده از حق حبس را مطرح نماید.

2- اگر مرد به جبر و زور با زن رابطه زناشویی برقرار نماید حق حبس زن از بین می رود؟

خیر همانطور که گفته شد.

رضای زن در برقراری رابطه زناشویی شرط سقوط حق حبس ایشان است. البته که این عدم رضا در برقراری رابطه زناشویی را زن باید اثبات نماید و در صورت اثبات، زن همچنان از حق حبس برخوردار خواهد بود.

3- آیا برقرار شدن حق حبس نیازمند طرح دادخواست مطالبه مهریه است؟

خیر. صرف ادعا کفایت می کند.

4- اگر بین مرد و زن در برقراری و عدم برقراری رابطه زناشویی اختلاف پیش آید به گونه ای که زن مدعی عدم برقراری رابطه زناشویی و وجود حق حبس باشد و مرد مدعی برقراری رابطه زناشویی و اسقاط حق حبس باشد دادگاه چگونه عمل می کند؟

الف- اگر زوجه قبلاً ازدواج نکرده باشد و دوشیزه باشد به پزشکی قانونی جهت احراز بکارت و عدم برقراری رابطه جنسی معرفی می شود.

ب- در صورتی که زن قبلاً ازدواج کرده باشد و در حال انعقاد عقد نکاح دوم باکره نباشد دادگاه اوضاع و احوال را می سنجد اگر زن و مرد در زیر یک سقف زندگی مشترک می نموده اند بنابر ظاهر، به وقوع رابطه زناشویی حکم می شود مگر زن دلایل قوی بر عدم وقوع رابطه زناشویی تقدیم دادگاه نماید.

5- آیا در صورت اسقاط حق حبس می توان مطالبه مهریه کرد؟

بله . طرح دادخواست مطالبه مهریه ارتباطی به حق حبس ندارد.

منبع

دارالعدل راگا

ویرگول