تاثیر طلاق بر فرزندان


نشات گرفته از حس کمبود اعتماد بنفس و از بین رفتن حس حمایتی است.

فرزندان پس از طلاق احساس می کنند حامیان همیشگی خود را از دست داده اند و مجبورند که والدین خود را نصفه و نیمه داشته باشند.

اوضاع زندگی خانوادگی پس از طلاق و برچسب ها و قضاوت های جامعه، موجب می شود تا این فرزندان دائماً با فشارها و تنش های گوناگون دست و پنجه نرم کنند.

آنها مجبورند به دلیل مسئله ای که نقشی در آن نداشته اند، سوژه کنجکاوی ها، دخالت ها، قضاوت ها و پیش داوری های اطرافیان قرار بگیرند و در بیشتر موارد طلاق والدین خود را پنهان کنند و به دنبال عدم افشای هویت خانوادگی خود باشند.

آن ها گاه هر ابراز محبتی را ترحم قلمداد می کنند یا برخی مواقع واقعا مورد ترحم و دلسوزی های بیجا قرار می گیرند.

لذا همه ی این موارد به مرور باعث ایجاد حس ناامنی اجتماعی در آن ها شده و باعث می شود به مرور از جامعه و انسان ها کناره گیری کنند.