احکام دادگاه


اخذ رأی مساعد در دعوا هدف اصلی خواهان از اقامه دعوی و هدف اصلی خوانده پاسخگویی به دعوی است.

منظور از احکام موقت، برخی از آرای دادگاه است که در مورد ماهیت دعوی و قطعیت آن است.

بنابراین احکام در صورت بروز اختلاف و طرح دعوای خود در دادگاه موقت است.

به عنوان مثال، شخصی ادعا می کند که به دیگری بدهکار است، اما آن شخص آن را انکار می کند. شاکی به دادگاه می رود. در صورت احراز این موضوع، حکم به پرداخت وجه وی صادر می کند.

این حکم دادگاه که در صورت بروز اختلاف بین طرفین صادر می شود، حکم جبران خسارت نامیده می شود.

حکم غیرانتفاعی برعکس حکم غیر جبرانی است. گاه در دعاویی که اختلافی وجود ندارد، قانون آیین دادرسی مدنی به نفع دادگاه رای داده است.

مانند ماده 324 قانون آیین دادرسی مدنی که در این صورت آرای صادره از دادگاه را آرای عدم تداخل می گویند.

معیارهای تشخیص جملات

اگر تصمیم دادگاه در مورد ماهیت دعوا و قطعیت آن باشد، رأی نامیده می شود. (ماده 299 قانون آیین دادرسی مدنی) با توجه به این ماده می توان گفت که حکم دارای چهار رکن است.

1- رای در دعوا صادر شده است: متن ماده 299 قانون آیین دادرسی مدنی تصریح می کند که رأی فقط در دعوا صادر می شود و شامل امور کیفری نمی شود.

البته در مواردی قانونگذار در پرونده قضایی به نفع دادگاه حکم داده است مانند ماده 324 قانون آیین دادرسی مدنی. در واقع رأی دادگاه در صورتی حکم محسوب می شود که در مورد ماهیت دعوی و قطعیت آن باشد. بنابراین یکی از ارکان حکم، وجود اختلاف است. (یعنی یک امر قابل انتقال است)

2- رای دادگاه صادر شده باشد: رای در صورتی قابل رسیدگی است که رای دادگاه صادر شده باشد. پس رای داور حکم نیست. البته رای دیوان عدالت اداری اگرچه دادگاه نیست اما حکم تلقی می شود.

3- حکم در مورد ماهیت دعوی باشد: منظور از ماهیت دعوی همان موضوع دعوی است. ضمناً امور مربوط به روشن شدن موضوع دعوا از قبیل ادله، ماهیت تلقی می شود.

4- رأی دعوی قطعی است: رأی دادگاه در صورتی حکم محسوب می شود که در مورد ماهیت دعوی و رأی آن باشد. حکم قطعی، حکمی است که به موجب آن تکلیف دعوی در دادگاه روشن می شود و پرونده از آن مرجع خارج می شود.

نحوه تنظیم و نوشتن جملات

دادگاه پس از اعلام ختم رسیدگی رای صادر می کند. البته اگر نتواند در همان جلسه رای صادر کند حداکثر ظرف یک هفته رای را نوشته و اعلام می کند. (ماده 295 قانون آیین دادرسی مدنی)

در حال حاضر تقریباً هیچ دادگاهی در همان جلسه پایان جلسه رأی صادر نمی کند و ممکن است ظرف یک هفته رأی صادر شود. طبق ماده ۲۹۶ قانون آیین دادرسی مدنی پس از تکمیل و انشای رأی، قاضی یا قضات نیز باید رأی را امضا کنند. رأی دادگاه باید شامل اطلاعات تاریخ صدور رأی، مشخصات اصحاب دعوا یا وکیل یا قائم مقام قانونی آنها با محل اقامت، موضوع دعوی و درخواست طرفین، جهت‌ها، دلایل، اسناد، اصول و مبانی باشد. و مواد قانونی که بر اساس آن حکم صادر شده است. سمت قاضی یا قضات دادگاه باید نوشته شود.

مطابق ماده ۲۹۷ این قانون، رأی دادگاه باید ظرف پنج روز از تاریخ صدور نوشته و به امضای قاضی یا قضات صادرکننده رأی برسد. یعنی به شکل دعوا باشد.

ابلاغ احکام

قرار دادگاه پس از تنظیم و امضای قاضی یا قضات باید به اطلاع اصحاب دعوا برسد. (ماده 300 قانون آیین دادرسی مدنی) منشی دفتر دادگاه نباید رونوشت دعوی را قبل از امضای قاضی یا قضات به کسی تسلیم کند. (ماده 301 قانون فوق)

لازم به ذکر است که اعلام دعوی دارای آثار مهمی است. تاریخ ابلاغ دادنامه ابتدای مهلت اعتراض احتمالی به حکم صادره می باشد. تا زمانی که حکم به اصحاب دعوا ابلاغ نشود قابل اجرا نیست. (ماده 302 قانون آیین دادرسی مدنی)

در صورتی که اصحاب دعوا از نتیجه دادرسی بی اطلاع باشند با ابلاغ رای به آنها اطلاع داده می شود.