مداد
ورود
ثبت نام
برچسب:
داستان آموزنده
مکالمه مرد صیاد و روباه پیر
روزی مرد صیادی قصد رفتن به جنگل برای شکار کرد، او از خانه بیرون شد و به سمت جنگل پیش رفت
داستان ها
۳۱ اردیبهشت
-
۴ دقیقه
داستان انگیزشی/شماره12
ﻣﺮﺩ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩﺭی ﻗﺒﻞ ﺍز ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯿﺶ ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺣﻀﺎﺭ ﮔﻔﺖ: «ﺍز ﻣﯿان ﺷﻤﺎ ﺧﺎﻧﻣﻬﺎ ﻭ ﺁﻗﺎﯾﻮن، ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﺟﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﻪ، ﯾﻪ ﺁﺩﻡ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﻭ ﻣﻮﻓﻖ؟
....
۱۳ بهمن
-
۲ دقیقه
داستان انگیزشی/شماره13
مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر کشاورزی بود. کشاورز به او گفت: «برو در آن قطعه زمین بایست. من سه گاو نر را آزاد میکنم. اگر توانستی دم یکی از این گاوها را بگیری من دخترم را به تو خواهم داد.
....
۱۴ بهمن
-
۱ دقیقه
داستان آموزنده11
هیزم شکن صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده
ابوالقاسم کریمی-Abolghasem Karimi
۱۶ بهمن
-
۱ دقیقه
داستان کوتاه پسر غمگین
روزی پسر غمگین نزد درختی خوشحال رفت و گفت: من پول لازم دارم
کریمی مشاور بیمه
۲۵ اسفند
-
۲ دقیقه
دوست داری جای این میلیارد باشی؟
ﻣﺮﺩ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩﺭی ﻗﺒﻞ ﺍز ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯿﺶ ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺣﻀﺎﺭ ﮔﻔﺖ: «ﺍز ﻣﯿان ﺷﻤﺎ ﺧﺎﻧﻣﻬﺎ ﻭ ﺁﻗﺎﯾﻮن، ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﺟﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﻪ، ﯾﻪ ﺁﺩﻡ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﻭ ﻣﻮﻓﻖ؟
کریمی مشاور بیمه
۲۶ اسفند
-
۲ دقیقه
تلفن و طلاق
فردا آخرین روز دادگاه طلاقشان بود. قاضی دادگاه گفته بود: تا فردا صبح بروید فکراتون رو بکنید، هر کدامتان فکر کردید هنوز هم می تونید همدیگر رو دوست داشته باشید، به اون یکی تلفن کنه، اگر با هم تماس نگرفتین ساعت نه فردا اینجا باشید
من تلاش میکنم پس هستم
۲۹ اسفند
-
۱ دقیقه