تاریخ یونان همیشه مورد توجه باستان شناسان و تاریخ دانان بوده است، تاریخی توام با اسطوره ها، اتفاقات و جنگ های افسانه ای، پس بد نیست تا نگاهی اجمالی به این سرگذشت در بین اساطیر و خدایان آنها بیاندازیم.
طبق افسانه های یونانیان المپیون یا همان خدایان المپوس 12 خدا بوده اند که بعد از برکناری تایتان ها یا همان خدایان اولیه حکومتشان را شروع کردند. کوه المپوس محل اتفاق افتادن این نبرد بین تایتان ها و خدایان دوازده گانه بوده است. این خدایان دوازده گانه هرکدام به نوعی و بر محیطی خاص حکومت میکردند و تسلط داشتند.
- زئوس: خدای خدایان در المپوس و خدای صاعقه
- هرا: همسر زئوس و الهه مادر و بارداری
- پوسایدون: برادر زئوس و خدای دریاها
- هادس: برادر زئوس و خدای دنیای مرگ
- آتنا: دختر زئوس و الهه دانایی
- آرس: پسر زئوس و خدای جنگ
- افرودیت: بانوی عشق و زیبایی
- آرتمیس: بانوی شکار
- دیمیتیر: الهه کشاورزی
- هرمس: خدای سفر
- هستیا: الهه تندرستی
- آپولو: خدای نور و درخشندگی
اولین خدایان قبل خدایان المپوس که در بالا نامشان ذکر شد، اورانوس، گایا، کرونوس بودند که اورانوس خدای آسمانها و پدر کرونوس بوده، گایا بانوی زمین و مادر کرونوس بوده و خود کرونوس خدای زیر زمین و جانشین فرمانروایی پدرش.
این خدایان قدرتی نامحدود داشتند و همچنین میتوانستند از بین انسان های بر روی زمین همسری انتخاب کنند. به همین دلیل در بیشتر افسانه ها خدایان نیمه انسان بوده اند. معروفترین نسل خدایان در این تمدن نسل زئوس بوده است که خود زئوس نیز دورگه بوده است. او با قیام علیه پدرش او را از حکومت منع کرد و قدرت را بدست گرفت و حکومتش آغاز شد. او به همراه دو برادرش حادس و پوسایدون قدرت و حکومت پدرشان را تقسیم کردند و از آنجا که زئوس پسر ارشد بود و خود را عامل اصلی این قیام میدانست آسمان را قلمرو خود انتخاب کرد. سپس پوسایدون دریا را و حادس دنیای مردگان را به اجبار برگزید. سپس کوه المپ را محل حکمرانی خود قرار دادند. زئوس با هرا ازدواج کرد اما دو برادر دیگر در محل حکومت خود یعنی دریا و دنیای مردگان باقی ماندند.
زئوس برای ایجاد نظم در قلمرو اش تمام پلیدی ها را در جعبه ای به نام پاندورا محبوس کرد و در معبدی به همین اسم قرار داد و البته زنی با همین اسم نیز برای نگهبانی انتخاب کرد. اما متاسفانه زن بخاطر وسوسه در جعبه را گشود و تمام پلیدی ها را آزاد کرد. همه چیز خوب پیش میرفت تا زمانی که عده ای از خدایان تصمیم به آزاد سازی کرونوس پدر زئوس گفتند و به سمت المپوس لشکر کشی کردند و نبرد سهمگینی شروع شد که با کمک خدایان المپیان پیروز شدند. بعد از این جنگ زئوس جعبه پاندورا را به دوش کرونوس قرار داد و او را در صحرای فراموشی رها کرد که با اینکار هم از کرونوس و هم از جعبه پاندوا راحت شد. بعد از این جنگ زئوس استیکس را مشاور خود و در المپوس جای داد.
تاریخ تمدن و افسانه های یونان همیشه برای تمام مردم دنیا جالب و جذاب بوده و همانطور که میبینیم فیلم های بسیاری در اینباره ساخته میشود از جمله فیلم جاودانگان(immortals) که پیشنهاد میکنم برای تسلط بیشتر به این داستان ها و افسانه ها آنرا تماشا کنید.