در دنیای پر سر و صدای امروز، تحمل بسیاری از صداها برای همه ما سخت است. اما در این میان افرادی هم هستند که نسبت به این صداها بیشترین واکنش را نشان می دهند و اعصابشان بیشتر از بقیه خرد می شود. این صداها ممکن است آنقدر هم بلند و وحشتناک نباشند؛ اما با واکنش های شدیدی به آنها پاسخ داده می شود.
در واقع این افراد به یک نوع اختلال روانی به نام میسوفونیا یا صدا بیزاری مبتلا هستند و همین اختلال زندگی را برای این افراد سخت کرده است.
صدابیزاری یک نوع اختلال است که در آن برخی از صداها باعث ایجاد واکنش های احساسی یا فیزیولوژیکی در فرد می شوند. این واکنش ها از نظر دیگران، بسیار نامعقول بوده و حتی ممکن است فرد را تا حد جنون برسانند.
واکنش هایی که این افراد به صداها دارند ممکن است در حد یک عصبانیت باشد و یا در موارد بسیار شدیدتر به وحشت و فرار نیز برسد.
بسیاری از این افراد با صداهایی مانند صداهای دهانی (سر و صدای موقع خوردن غذا – نفس کشیدن – جویدن غذا)، برخورد انگشتان به صفحه کلید و یا ضربه زدن به چیزی با انگشتان، صدای حرکت برف پاک کن و… نیز تحریک می شوند.
صداهای محرک در هر فرد مبتلا به صدا بیزاری متفاوت هستند.
ازجمله این محرک ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
قرچ قرچ کردن
هورت کشیدن
صاف کردن گلو
قورت دادن غذا
صدای ملچ ملوچ
بو کردن
صدای نوشتن با مداد
صدای مچاله کردن کاغذ
صدای تیک تاک ساعت
صدای بستن در ماشین
صدای پرندگان، جیرجیرک ها و سایر حیوانات
بسیاری از افراد از محرک های بینایی نیز اذیت می شوند. این محرک ها عبارتند از:
تکان های پا
مالیدن بینی
ور رفتن با موهای سر
صدابیزاری در افراد با علائم مختلفی بروز می کند. از جمله این علائم می توان به موارد زیر اشاره کرد:
پریشانی و تشویش
احساس ناراحتی
میل شدید به فرار
انزجار یا چندش
در موارد شدیدتر، علائم عبارتند از:
خشم شدید
عصبانیت
نفرت
وحشت
ترس
پریشانی عاطفی
این اختلال زندگی اجتماعی انسان را محدود کرده و باعث اختلال می شود. برخی از افراد مبتلا به این اختلال در هنگام قرار گرفتن در موقعیت هایی که ممکن است صداهای ناهنجار وجود داشته باشد، دچار اضطراب می شوند.
البته ممکن است به مرور این افراد به محرک های بصری نیز واکنش نشان دهند. یعنی از دیدن چیز یا کسی که ممکن است صدای محرک تولید کند، مضطرب شوند.
ابتلای افراد به این بیماری، دلایل متعددی دارد و هنوز دانشمندان دلیل مشخصی برای آن پیدا نکرده اند. ازجمله عواملی که در ایجاد این اختلال دخیل هستند، می توان به موارد زیر اشاره کرد.
ژنتیک
وراثت
سبک زندگی
اختلالات دیگر مانند (استرس، اضطراب، وسواس اجباری، اختلال دوقطبی و…)
سندروم تورت
وزوز گوش
و…
سن شروع این اختلال مشخص نیست و البته بیشتر علائم این بیماری از 9 الی 13 سالگی خود را نشان می دهد. این بیماری بیشتر در دختران شایع است و به سرعت خود را نشان می دهد.
این مشکل یک مشکل روانی است و می تواند با چگونگی تاثیر صدا بر روی مغز و ایجاد پاسخ های خودکار در بدن ارتباط داشته باشد. طبق مشاهدات انجام شده، کسانی که دارای این اختلال هستند، ضریب هوشی بالاتری دارند. البته احتمال زیادی نیز وجود دارد که این بیماری یک بیماری ارثی باشد.
این اختلال گاهی با اضطراب، اختلال دو قطبی یا وسواس فکری – عملی اشتباه گرفته می شود؛ اما این اختلال هم به تنهایی و هم به همراه سایر مشکلات سلامتی، رشدی و روان پزشکی بروز می کند.
در صورتی که این اختلال به موقع درمان نشود، تا آخر عمر با بیمار خواهد بود و زندگی را برای او سخت خواهد کرد.