همان طور که می دانید، روابط نقش بسیار مهمی در زندگی هر فرد دارند. این روابط در برخی از موارد مثبت بوده و در برخی از موارد پر از چالش و دردسر است. در این میان عشق یکی از فاکتورهای مهم در شکل گیری روابط در روانشناسی است.
ما در این مقاله سعی داریم تا عشق را از نگاه روانشناسی به شما توضیح دهیم. افرادی که با عشق و روانشناسی عشق به صورت کامل و صحیح آشنا نیستند، ممکن است عشق را با شهوت اشتباه گرفته و ازدواج ناموفقی داشته باشند. بنابراین لازم است که همه افراد با این مفهوم به خوبی آشنا شده و انتخاب درستی داشته باشند.
در صورتی که تمایل دارید در مورد عشق از دیدگاه روانشناسی بیشتر بدانید، حتما این مقاله را بخوانید.
کلمه عشق از نوعی گیاه به نام عشقه برداشته شده است. این گیاه دور گیاهان دیگر رشد کرده و از رشد آنها جلوگیری می کند. این در حالی است که یکی از بزرگترین و شاید مهم ترین احساسات بشری عشق است.
عشق یکی از سازه های روان شناختی بوده و تعریف آن بسیار دشوار است. همه انسان ها نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن هستند. این نیاز از کودکی تا پیری همراه انسان است. اریک فروم معتقد است که «عشق تنها جواب عاقلانه و رضایت بخش به معمای هستی انسان است.»
او عشق را یک هنر دانسته و معتقد است که مانند سایر هنرها به تمرین و تمرکز نیاز دارد تا نهادینه شود. ما در مقوله عشق با عشق های متعددی روبرو هستیم. عشق والدین به فرزندان، عشق برادرانه، عشق جنسی، عشق به خود، عشق به خدا از جمله روابط عاشقانه ای هستند که در میان انسان ها به وفور دیده می شوند.
بر اساس مطالعات روانشناسان، 3 نوع عشق وجود دارد که عبارتند از:
- عشق رمانتیک
- عشق محبت آمیز
- عشق تمام عیار
عشق رمانتیک یک نوع کشش جنسی و دلباختگی است که در حد بسیار زیادی خود را نمایش می دهد. این عشق ترکیبی از هیجانات مختلف، مانند ترس، میل جنسی، خوشی و حسادت بوده که برخی از این هیجانات باعث رنجش و پریشانی در طرفین می شود.
در این نوع عشق، یک نفر با دیگری احساس نزدیکی کرده و محبت عمیق و دلسوزانه ای را نسبت به او پیدا می کند. اغلب این عشق با گذشت زمان پخته تر شده و محبت بین طرفین بیشتر می شود.
قوی ترین و کامل ترین نوع عشق، عشق تمام عیار است. طبق نظر رابرت استرنبرگ (روانشناس مشهور) این عشق مانند مثلثی است که تعهد، صمیمیت و شهوت سه ضلع این مثلث هستند.
شهوت کشش جسمی این نوع عشق است. صمیمیت باعث گرمی، نزدیکی و شراکت شده و تعهد نیز باعث ارزیابی از رابطه و ادامه دادن به رابطه با وجود تمامی مشکلات است. بدین ترتیب این عشق، عشقی تمام عیار می باشد.
عشق پاسخی احساسی به دیگران در رابطه با ارتقاء شخصیت است که دارای مراحل مختلفی می باشد.
این مراحل عبارتند از:
- حس جنسی
- جذب شدن
- حس وابستگی
عشق یک میل و گرایش درونی است. این میل و گرایش لذت زیادی را برای انسان به همراه دارد. همان طور که می دانید، یکی از نیازهای تمامی موجودات زنده، لذت بردن است. بنابراین افراد با عشق به این نیاز پاسخ می دهند.
از نظر زیست شناسی، هدف از عشق، بقای فرد و ادامه نسل است. این در حالی است که از نظر عرفانی، عشق یعنی پیوستن به تمامی خوبی ها و میلی است که باعث می شود تا فرد زندگی خود را وقف کسی یا چیزی کند.
اما از نظر روانشناختی، عشق یکی از نیازهای اساسی انسان است که دوست بدارد و دوست داشته شود.
عشق واقعی، حس صمیمیت و تعهد به فرد مقابل را ایجاد می کند و اگر چه نزدیکی جسمانی را نیز شامل می شود؛ اما تمامی آن لذت جسمانی نیست؛ اما در شهوت تقریبا تمامی هدف از رابطه، لذت جسمانی است.
در شهوت بیشتر جسم طرف مقابل باعث ایجاد شور و هیجان می شود و کمتر به ویژگی های خلقی و شخصیت فرد توجه می شود. بنابراین عشق با شهوت بسیار تفاوت دارد و نباید این دو را با هم اشتباه گرفت.
عشق واقعی و دوست داشتن چه تفاوتی با هم دارند؟
عاشق شدن گرچه دوست داشتن را شامل می شود؛ اما تفاوت هایی نیز با هم دارند.
این تفاوت ها عبارتند از:
- در عشق واقعی علاوه بر صمیمیت، لذت جنسی نیز مطرح می شود؛ اما در دوست داشتن بعد صمیمیت بسیار پررنگ تر است.
- در عشق واقعی افراد نیازهای بیشتری از طرف مقابل را پاسخ می دهند؛ اما در دوست داشتن هر دو طرف آزادی عمل بیشتری داشته و انحصارطلبی کمتری نسبت به یکدیگر دارند. این افراد می توانند به صورت موازی رابطه های دیگری نیز داشته باشند.
- در عشق شورانگیز، بعد احساسی بسیار بالا بوده و بعد شناخت در آن کمتر است؛ اما در دوست داشتن بعد شناخت باعث می شود تا دوست داشتن شکل بگیرد.