روانشناسی کوچینگ چیست؟ امروزه کوچینگ خود ساختاری در روانشناسی است که به آن روانشناسی کوچینگ گفته میشود. روانشناسی کوچینگ شاخهای از روانشناسی کاربردی است که سعی دارد مفاهیم و تئوریهای روانشناسی را با روش هدایتگری فرد به کار گیرد. هدف از این کار افزایش دستاوردها، عملکرد و سلامت روان فرد، گروه یا سازمان که با بهکارگیری روشهای مبتنی بر مستندات به دست آمده از تحقیقات علمی هست.
ریشه روانشناسی کوچینگ به آغاز قرن بیستم بازمیگردد.اما از بنیانگذاری رسمی آن حدود به 80 سال زمان گذشته است. در سال 2000 با آمدن رشته «روانشناسی کوچینگ» در دانشگاه سیدنی، این شاخه از روانشناسی به صورت رسمی اعلام شد. از آن زمان تا به امروز ، ژورنالها و نشریات مختلفی بهصورت تخصصی در مورد روانشناسی کوچینگ در حال انتشار هستند.
روانشناسی انسانگرا در کوچینگ
بزرگترین سهم در ساختار کوچینگ را روانشناسی انسانگرا دارد و کوچینگ نسبت به شاخه های دیگر در روانشناسی انسانگرا بیشتر دیده میشود. روانشناسی انسانگرا مانند کوچینگ به شکوفایی فرد متعقد است، همچنین اعتقاد دارد در فرصت مناسبی در اختیار انسان باشد خود را بهبود میبخشد. این بحث یکی از مقوله اصلی کوچینگ میباشدو در واقع هدف پایانی کوجینگ را خودشکوفایی انسانها مطرح کرد. در روانشناسی انسان گرا رابطه بین فرد و رواندرمان یکی از کلیدیترین عوامل موفقیت در فرایند در نظر گرفت است. طبق این نظریه سه ویژگی واقع بینی، اعتماد و درک میان فرد و درمانگر وجود دارد که کیفیت کار را مشخص میکند. این رابطه در روانشناسی به گونهای است که کار با افراد دقیقا جزء معیارهای اصلی کوچینگ میباشد.
روانشناسی مثبتگرا در کوچینگ: