سه نکته در مقدمه


رُوِیَ أَنَّ صَاحِباً لأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(ع) یُقَالُ لَهُ هَمَّامٌ کانَ رَجُلا عَابِداً فَقَالَ لَهُ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ صِفْ لِیَ الْمُتَّقِینَ حَتَّی کأَنِّی أَنْظُرُ إِلَیْهِمْ فَتَثَاقَلَ(ع) عَنْ جَوَابِهِ ثُمَّ قَالَ یَا هَمَّامُ اتَّقِ اللَّهَ وَ أَحْسِنْ فَإِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ الَّذِینَ هُمْ مُحْسِنُونَ؛ یکی از یاران امیرالمومنین(ع) که همام نامیده می شد و مردی پارسا بود، به آن حضرت عرض کرد: یا امیرالمومنین(ع) مردم باتقوا را برای من توصیف فرما، چنان که گویی آنان را می بینم. آن حضرت در پاسخ دادن، سنگینی می کرد، سپس فرمود: ای همام تقوا بورز خدا را و نیکویی کن، زیرا خداوند با کسانی است که تقوا ورزیدند و با کسانی است که نیکوکار هستند.

در این مقدمه سه نکته قابل تأمل است:

نکته اول: تثاقل امیرالمؤمنین؛ تثاقل در لغت یعنی: سنگین شدن، سنگینی، سستی کردن، کوتاهی کردن، بی میلی نشان دادن و درنگ کردن...

بدیهی است که علت این رفتار حضرت علی(ع) نبود توان و ظرفیت پذیرش در مخاطب بود. آن حضرت(ع) از رسول گرامی اسلام(ص) شنیده بودند که فرمودند: «إِنَّا مَعَاشِرَ اَلأَنْبِیَاءِ أُمِرْنَا أَنْ نُکَلِّمَ اَلنَّاسَ عَلَی قَدْرِ عُقُولِهِمْ؛ ما گروه پیامبران مأموریم با مردم در حدّ فهم و عقلشان سخن بگوییم.»(تحف العقول عن آل الرسول، ج۱، ص۳۷) و ایشان به عنوان شاگرد مکتب نبوی می خواستند این نکته اساسی را در صحبت رعایت کنند و چون اصرار او را دیدند به تفصیل بیان کردند.

نکته دوم: سخن مختصر و مفید؛ آن حضرت(ع) قبل از بیان مفصل صفات متقین به این اصل اساسی در سخن گفتن توجه داشتند زیرا از پیامبر اکرم(ص) شنیده بودند که فرمودند: «خَیْرُ الْکَلامِ مَا دَلَّ وَ جَلَّ وَ قَلَّ وَ لَمْ یُمِلَّ؛ بهترین سخن، آن است که قابل فهم و روشن و کوتاه باشد و خستگی نیاورد.»(أنوار العلویه، ص 489) نظامی این نکته دقیق را چنین به نظم کشیده است:

با اینکه سخن به لطف آب است کم گفتن هر سخن، صواب است

آب ار چه همه زلال خیزد از خوردن پر، ملال خیزد

کم گوی و گزیده گوی , چون دُر تا ز اندک تو، جهان شود پُر

نکته سوم: حسن عمل؛ آن حضرت با استناد به آیه: «‌إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ الَّذِینَ هُمْ مُحْسِنُونَ؛ در حقیقت خداوند با کسانی است که پروا داشته اند و [با] کسانی [است] که آنها نیکوکار هستند.»(سوره نحل، آیه۱۲۸) از همام می خواهد به احترام خداوند، نفس خود را نگه دارد و کار نیک انجام دهد.

براساس آموزه های دینی آنچه که در درگاه خداوند مطلوب است حسن عمل می باشد، نه سختی یا زیادی عمل؛ به عنوان مثال دو رکعت نماز با خشوع، خضوع و حضور قلب بر دهها رکعت نماز بی توجه ترجیح داده شده است. خداوند در امتحان انسانها به دنبال افرادی است که عمل را نیکوتر و بهتر انجام می دهند نه بیشتر و طولانی تر و سخت تر. در آیات زیر بر احسن عمل تأکید شده است نه اکثر عمل و اصعب و اطول عمل: «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلا وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ؛ همان که مرگ و زندگی را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارتر هستید و او ارجمند آمرزنده است.»(سوره ملک، آیه۲) و «إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَی الأَرْضِ زِینَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلا؛ در حقیقت ما آنچه را که بر زمین است زیوری برای آن قرار دادیم تا آنان را بیازماییم که کدام یک از ایشان نیکوکارتر هستند.»(سوره کهف، آیه۷) و «وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَکَانَ عَرْشُهُ عَلَی الْمَاءِ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلا وَ لَئِنْ قُلْتَ إِنَّکُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَیَقُولَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلا سِحْرٌ مُبِینٌ؛ و اوست کسی که آسمان ها و زمین را در شش هنگام آفرید و عرش او بر آب بود تا شما را بیازماید که کدام یک نیکوکارتر هستید و اگر بگویی شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد قطعا کسانی که کافر شدهاند خواهند گفت این [ادعا] جز سحری آشکار نیست.»(سوره هود، آیه۷)