پیمانه


جام، پیاله باده خوری، رطل، قدح شرابخواری:

گفت دو پیمانه کمتر، ای عمو تا روی آزاده چون من کو به کو

عطار

زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد از سر پیمان گذشت بر سر پیمانه شد

حافظ

چنانکه از بعضی ابیات استنباط می­ شود پیمانه بزرگتر از قدح است:

عاشقان دردکش را دردی میخانه ده از قدح کاری نیاید بعد ازین پیمانه ده

اوحدی

از مصادیق پیمانه در مکتب عارفان می­ توان به ذرات عالم ـ از آن جهت که پیمانه شراب محبت فطری الهی هستند ـ دل عارف ـ از این جهت که انوار غیبی در آن متجلی می‌شود ـ و شراب حقیقت اشاره کرد.

یارب از عرفان مرا پیمانه ­ای سرشار ده چشم بینا، جان آگاه و دل بیدار ده

صائب